نام روزهای ماه
(بُرج) خورشیدی در گاهشماریهای ایرانی و معانی آنها
روزهای سیگانه تقویمهای
ایرانی هر یک نامی دارند به قرار زیر:
۱- هرمز، هرمزد، اورمزد (نام خداوند، دانای بزرگ
هستی بخش).
۲- بهمن، وهمن، وهومن (پندار و خرد نیک، اندیشهی
نیک).
۳- اردیبهشت (بهترین پاکی و راستی).
۴- شهریور (شهریاری نیرومند، پادشاهی آرزو شده).
۵- اسپندارمذ، سپندارمذ (روز فروتنی و مهر).
۶- خرداد، خورداد (روز تندرستی و رسایی).
۷- مُرداد، اَمُرداد (روز بیمرگی و جاودانی).
۸- دَی به آذر (روز آفریدگار، روز دادار).
۹- آذر (روز آتش).
۱۰- آبان (روز آب).
۱۱- خور، خورشید، خیر (روز خورشید و ایزد نگاهبان
آن).
۱۲- ماه (روز ماهِ آسمان و ایزد نگاهبان آن).
۱۳- تیر، تِشتَر (روز ستاره تیر یا عطارد، ستاره
باران).
۱۴- گوش، جوش (جهان، هستی و زندگی).
۱۵- دَی به مهر (روز آفریدگار، روز دادار).
۱۶- مهر (روز دوستی و پیمان، روز مهر و مهربانی).
۱۷- سروش (ایزد پیامآور خداوند و نگاهبان بیداری).
۱۸- رَشن، رَش (روز دادگری، ایزد دادگری و دارندهی
ترازوی دادورزی. ایزد عدالت آیین ایران باستان).
۱۹- فروردین (فروهر، پیشرو).
۲۰- ورهرام، بهرام (روز پیروزی، ایزد پیروزی و رزمآوری).
۲۱- رام (روز خوشی، ایزد رامش و آرامش و آسایش).
۲۲- باد (روز باد و هوا و ایزد نگاهبان آنها).
۲۳- دَی به دین (روز آفریدگار، روز دادار).
۲۴- دین (روز وجدان و بینشِ درونی، قوه اندیشه و
تمیز و ایزدبانوی نگاهبان آن).
۲۵- اَرد، اشی (روز خوشبختی دارایی).
۲۶- اشتاد (ایزدبانوی دارایی و فراوانی و نگاهبان
شکوفههای بهاری).
۲۷- آسمان (روز آسمان و ایزد نگاهبان آن).
۲۸- زمیاد، زامیاد، زم (ایزد زمین و بخصوص کوههای
زمین).
۲۹- مهراسپند، مانترهسپند، مارسپند (روز گفتار
نیک، سخن اهورایی و سخن ورجاوند (وَرجاوَند به معنی: ارجمند. برازنده. دارای فره ایزدی.
خداوند ارج).
۳۰- اَنیران، انارام، اَنَغزان (نور جاوید، فروغ
و روشنیِ بیپایان).
۳۱- روز زیادی
پژوهشگران تاریخ و
فرهنگ ایران نظیرِ اساتید: جلال خالقی مطلق، جلیل دوستخواه، تورج پارسی، رضا مرادی غیاثآبادی،
شاهین سپنتا و برخی دیگر بر این عقیده هستند که دیگر مثل گذشته نباید «پنجه» (پنج روز
پایانی سال) را در نظر گرفت و بجای آن،
روز ۳۱ اُم - روز زیادی - را در هر بُرج بجای «پنجه» در انتهای سال جایگزین
کرد تا منطبق با گاهشماری ایرانی کنونی گردد. ولی زرتشتیان ایران و
هند همچون گذشته اعتقاد دارند که ماههای دوازدهگانه باید ۳۰ روزی در نظر گرفته
شود و پنجه در جای خودش لحاظ گردد.
اسامی روزهای سیگانهی ماه و پنج روزِ پنجه در تقویم جلالی و تقویم نوروزی
شهریاری عبارتند از:
۱- جشنساز ۲- بزم نِه
۳- سرفراز ۴- کشن نشین (گش
نشین) ۵- نوش خور ۶- غم زدا (ی)
۷- رُخ فروز ۸- مال بخش ۹- زرفشان
۱۰- نام جو (ی) ۱۱- رزم جو
(ی) ۱۲-
کینهکُش ۱۳- تیغزن ۱۴- داد دِه
۱۵- دین پژوه ۱۶- دیو بند ۱۷- رهگشا (ی) ۱۸- اسب تاز
۱۹- گوی باز ۲۰- پایدار ۲۱- مهر کار
۲۲- دوست بین ۲۳- جانفزا (ی) ۲۴- بت فریب
۲۵- کامران ۲۶- شادباش ۲۷- دیر زی
۲۸- شیرگیر ۲۹- کامیاب ۳۰- ای شهریار.
نامِ روزهای پنجه در تقویم
جلالی و تقویم نوروزی شهریاری:
آفرین - فرخ - فیروز -
رامشت - درست.
شرحِ
نامگذاری روزهای ماه (بُرج) در گاهشماریهای یزدگردیِ زرتشتی
فرهنگنامه ایران
۱- اورمَزد: اهورمزد (اوستایی)/
اهرمزد و هُرمَزد (پهلوی). نام خداوند. هستی بخش دانا. اورمزد در دنیایی پُر از
نیکی، زیبایی و خوشبویی و در روشنی بیکران قرار دارد. او هم پدر و هم مادر
آفریدگان است. او دانا، خردمند، دوربیننده، توانا، پیروز، ورجاوند (وَرجاوَند به معنی:
ارجمند. برازنده. دارای فره ایزدی. خداوند ارج) و نگاهبان همه است. نام روز نخست از
ماه (بُرج) خورشیدی در گاهشماریهای ایرانی. نام روز پنجشنبه (اورمزد روز) در گاهشماری
سُغدی.
۲- بهمن: وَهمَن (پهلوی)/ وُهومَنَه
(اوستایی). به معنای اندیشه نیک و بعدها یکی از امشاسپندان نرینه. نام ماه یازدهم از
سال خورشیدی و روز دوم از ماه (بُرج) خورشیدی در گاهشماریهای ایرانی.
۳- اَردیبهشت: اُردیبهشت/ اَشَهوَهیشتَه
(اوستایی)/ اَرْتوَهیشْت (پهلوی). بهترین راستی. به معنای «بهترین اَشَه» (بهترین
پیرو نظام هستی). یکی از اَمِشاسپَندان نرینه. نام ماه دوم از سال خورشیدی و روز سوم
از ماه (بُرج) خورشیدی در گاهشماریهای ایرانی.
۴- شَهریوَر: خْشَترَهوَئیریَه (اوستایی)/
شَهرِوَر (پهلوی). شهریاری نیرومند. به معنای حاکمیت و شهریاری نیک و سلطنت مطلوب
است. او مظهر توانایی، شکوه، سیطره و قدرت آفریدگار است. در جهان مینوی، او نماد
فرمانرواییِ بهشتی و در گیتی نماد سلطنتی است که مطابق میل و آرزو باشد، اراده
آفریدگار را مستقر کند، بیچارگان و درماندگان را در نظر داشته باشد و بر بدیها
چیره شود. و نیز در وندیداد نامی برای چاقو یا تیغی که موبدان با آن بهزعم خود دیو
و جن و پری را از تن دیوزدگان و جنزدگان خارج میکردهاند (رضی، دانشنامه ایران باستان،
جلد پنجم، ص ۲۶۹۱ و ۲۶۹۲). نام شهریور چند بار در گاثای زرتشت نیز آمده و از آن مفهوم
حاکمیت نیک اهورامزدا افاده شده است. بعدها و در اوستای نو، شهریور را به گونهای تشخصیافته
به پیکر یکی از امشاسپندان نرینه که موکل بر فلزات و جنگافزارها بوده است، در میآورند.
نام ماه ششم از سال خورشیدی و روز چهارم از ماه (بُرج) خورشیدی در گاهشماریهای ایرانی.
۵- اِسفَند: اِسپَند/ سِپَندارمَذ/
سِپَندارمَت (ارمنی)/ سْپَندارمَد (پهلوی)/ سِپَنتَهآرمِئیتی (اوستایی). به معنای
فروتنی. در اصل به شکل آرمِئیتی به معنای زمین و ایزدبانو و نگهبان زمین سرسبز و بعدها
به شکل سِپَنتَهآرمِئیتی/ سْپَندارمَذ یکی از امشاسپندان مادینه. نام ماه دوازدهم
از سال خورشیدی و روز پنجم از ماه (بُرج) خورشیدی در گاهشماریهای ایرانی.
۶- خُرداد: خورداد/ هورداد/ هَئوروَتات
(اوستایی)/ خُردات (پهلوی). تندرستی و رسایی. به معنای رسایی و بعدها یکی از امشاسپندان
مادینه. نام ماه سوم از سال خورشیدی و روز ششم از ماه (بُرج) خورشیدی در گاهشماریهای
ایرانی. یشتی از اوستا نیز بدو اختصاص دارد که خردادیشت نامیده میشود.
۷- مُرداد: اَمُردات و اَمُرداد
(پهلوی)/ اَمِرِتات (اوستایی)/ نْمِر یا نْمُرتو (هندواروپایی آغازین). بیمرگی. واژه
اَمِرِتات در اوستا به معنای نمیرندگی و بیمرگی، و در اوستای نو به چهره یکی از امشاسپندان
مادینه و امشاسپند بانوی نگاهبان گیاهان و خوراکهای گیاهی در میآید. نام ماه پنجم
از سال خورشیدی و روز هفتم از ماه (بُرج) خورشیدی در گاهشماریهای ایرانی.
واژه اوستایی اَمِرِتات
با تغییرات آوایی که در گذر زمان روی میدهد، در متون پهلوی متأخر به گونه اَمُرداد/
اَمُردات و در زبان فارسی به شکل مُرداد تغییر مییابد که از ظاهر هیچکدام از آواها
و نگارشهای سهگانه اخیر، معنای اصلی اوستایی آن برنمیآید. اما با این وجود، تمامی
نویسندگان متون پهلوی و ادبیات فارسی، معنای امرداد و مرداد را همچنان بیمرگی/ نمردنی
دانستهاند. اصرار در نگارش این نام به شکل اَمُرداد لازم به نظر نمیرسد، چرا که این
شکل در هیچیک از متون ادبیات فارسی (و حتی در شاهنامه فردوسی) بکار نرفته و از سوی
دیگر، در اینصورت میبایست در نگارش بسیاری از نامهای متداول در زبان فارسی (مانند
اَپَرویز/ پرویز، اَناهید/ ناهید، وُهومن/ بهمن، سپندارمذ/ اسفند) نیز تجدیدنظر کرد
و این شیوه موجب گسستگی تاریخی زبان فارسی میشود.
۸- دَیبهآذَر: دَی (ایرانی)/ دادار
و داتار (پهلوی) و دَذو (خوارزمی)/ دَئوش و دَدوش و دَثوش (اوستایی) و دَذوَه (خوارزمی).
آفریدگار. به معنا ومفهوم خداوند. نام ماه دهم ازسال خورشیدی و روزهای هشتم (دیبهآذر)
و پانزدهم (دیبهمهر) و بیست و سوم (دیبهدین) از ماه (بُرج) خورشیدی در گاهشماریهای
ایرانی.
۹- آذَر: آتُر و آتَخْش (پهلوی)/
آتَر و آثر(اوستایی و فارسی باستان) آتَرْش/ آگِر (کُردی). آتش، فروغ. آتش و ایزد نگاهبان
آتش. نام ماه نهم از سال خورشیدی و روز نهم از ماه (بُرج) خورشیدی در گاهشماریهای
ایرانی.
۱۰- آبان: آبانناف و آپان و بُرزیَزد
(پهلوی)/ نَپاتاَپام و اَپامنَپات و اَپانْمنَپات و اَپَم (اوستایی)/ اَپامنَپات
(سنسکریت). آب. نام مینُوی همه آبها. صفت ناهید، ایزدبانوی نگهبان آبها. نام ماه
هشتم از سال خورشیدی و روز دهم از ماه (بُرج) خورشیدی در گاهشماریهای ایرانی. نام
روز آدینه/ جمعه (به شکل ناهیدروز) در گاهشماری سُغدی.
۱۱- خور: هور/ خورشید/ خْوِنْگ
و هْوَر و هْوَرِخْشَئِتَه (اوستایی). خورشید و ایزد نگاهبان آن. یکی از یشتهای اوستا
به خورشید اختصاص دارد. نام روز یازدهم از ماه (بُرج) خورشیدی در گاهشماریهای ایرانی.
نام روز یکشنبه (خورروز/ مهرروز) در گاهشماری مانوی.
۱۲- ماه: ماوَنْگْهَه (اوستایی)/
ماخ (سُغدی). قرص ماه و ایزد نگاهبان آن. یَشتی از اوستا نیز بدو اختصاص دارد که ماهیَشت
نامیده میشود. نام روز دوازدهم از ماه (بُرج) خورشیدی در گاهشماریهای ایرانی. نام
روز دوشنبه (ماهروز) در گاهشماریهای سُغدی و مانوی که روز مقدس و تعطیل آنان نیز
بوده است.
۱۳- تیر: تِشتَر و تیشْتَر و تیشْتَریَه
(اوستایی)/ تیرکیانوا (سیستانی قدیم)/ تیر و تیش و تیشیج (سُغدی)/ چیریچ (خوارزمی)/
شباهنگ/ شِعْرای یَمانی. درخشانترین ستاره آسمان و ستاره بارانآور (در ادبیات فارسی
به سیاره عُطارِد و خدنگ و ناوک نیز تیر میگویند که با ستاره تیر/ تشتر متفاوت است).
ستاره باران. نام ماه چهارم از سال خورشیدی و روز سیزدهم از ماه (بُرج) خورشیدی در
گاهشماریهای ایرانی. نام روز چهارشنبه (تیرروز) در گاهشماری سغدی. یشتی از اوستا
نیز بدو اختصاص دارد و تشتریشت/ تیریشت نامیده میشود.
۱۴- گوش: گِئوش و دْرَواسپَه و دَرواسپ (اوستایی)/ گوش (پهلوی). جهان، هستی و زندگی. نام روز چهاردهم از
ماه (بُرج) خورشیدی در گاهشماریهای ایرانی.
۱۵- دَیبهمِهر: دَی (ایرانی)/ دادارو داتار (پهلوی) و دَذو (خوارزمی)/ دَئوش و
دَدوش و دَثوش (اوستایی) و دَذوَه (خوارزمی). آفریدگار. به معنا ومفهوم خداوند. نام
ماه دهم ازسال خورشیدی و روزهای هشتم (دیبهآذر) و پانزدهم (دیبهمهر) و بیست و سوم
(دیبهدین) از ماه (بُرج) خورشیدی در گاهشماریهای ایرانی.
۱۶- مِهر: میثرَ (اوستایی)/
میتر (پهلوی). به معنای دوستی و پیمان. نام ماه هفتم از سال خورشیدی و روز شانزدهم
از ماه (بُرج) خورشیدی در گاهشماریهای ایرانی. نام روز یکشنبه (مهرروز/ خورروز) در
گاهشماریهای سغدی و مانوی.
۱۷- سُروش: سْرَئوشَه (اوستایی).
ایزد پیامآور خداوند و نگاهبان بیداری. خروس و به ویژه خروس سفید نماد سروش دانسته
میشود. یشتی از اوستا نیز بدو اختصاص دارد و سروشیشتِ هادُخت نامیده میشود. نام
روز هفدهم از ماه (بُرج) خورشیدی در گاهشماریهای ایرانی.
۱۸- رَشن/ رش: رَشْنو (اوستایی). ایزد
دادگری و دارنده ترازوی دادورزی. ایزد عدالت آیین ایران باستان. نام او در اوستا غالباً
با صفت «بهترین پیرو نظام هستی» میآید: «هر یک از دو گروه که در آغاز با باوری پاک
و بیآلایش، آنان را نماز برند، فروهرهای توانای پیروان نظام هستی با همراهی مهر و
رَشْن و داموئیش اوپَمَنَه و با همراهی بادِ پیروزمند، به یاری آنان میشتابند» (بند
۴۷ فروردینیشت). یکی از یشتهای اوستا به او اختصاص دارد و رشنیشت نامیده میشود.
نام روز هجدهم از ماه (بُرج) خورشیدی در گاهشماریهای ایرانی.
۱۹- فروردین: فرَوَشی (اوستایی)/
فروَهَر (پهلوی). به معنای پیشرو. نام ماه نخست از سال خورشیدی و روز نوزدهم از ماه
(بُرج) خورشیدی در گاهشماریهای ایرانی. سیزدهمین یشت اوستا به او اختصاص یافته
دارد و و فروردینیَشت/ فْرَوَشییشت
نامیده می شود و از لحاظ مضمون کهنترین بخش آن به شمار میرود. این یشت در بزرگداشت
و ستایش فُروهر (فَروَهَر) پیروان نظام هستی یا «اَشَونان» سروده شده است و یکی از
بااهمیتترین بخشهای اوستاست.
۲۰- بَهرام: وِرِثْرَغْنَه (اوستایی)/
وَنخان و اونْخان (سُغدی)/ وَرَهْرام و وَرَهْران (پهلوی). ایزد پیروزی و رزمآوری
و سیاره سرخرنگی که مریخ نیز خوانده میشود. چهاردهمین یشت اوستا که جزو بخشهای کهن
آن است با نام بهرامیشت متعلق به این ایزد است. همچنین نام روز بیستم از ماه (بُرج)
خورشیدی در گاهشماریهای ایرانی. نام روز سهشنبه (بهرامروز) در گاهشماری سغدی.
۲۱- رام: رامَن و رامَه (اوستایی)/
رامِش و رامِشْن (پهلوی). به معنای شادمانی. ایزد رامش و آرامش و آسایش که با صفت
«زَبَردست» همراه میشود. از رام و مفاهیم آن آگاهی زیادی در دست نیست. اما به نظر
میرسد که با باد/ وات/ وای/ اَندَروای ترکیب یافته است. چنانکه در رامیشت (که از
یشتهای کهن اوستا است) هیچ سخنی در باره آن نیست و صرفاً از ایزد باد سخن رفته است.
همچنین نام روز بیست و یکم از ماه (بُرج) خورشیدی در گاهشماریهای ایرانی.
۲۲- باد: وای و اَندَروای و وات
(پهلوی)/ واتَه (اوستایی). باد و هوا و ایزد نگاهبان آنها. نام روز بیست و دوم از ماه
(بُرج) خورشیدی در گاهشماریهای ایرانی. هیچیک از یشتهای اوستا به نام این ایزد نیست،
اما رامیشت که یکی از یشتهای کهن اوستا است در بزرگداشت و گرامیداشت همین ایزد سروده
شده است. به نظر میرسد که در دورهای ایزدان باد/ وات را با رام/ رامَه یکسان گرفته
و ادغام کردهاند. همچنین نام روز بیست و دوم از ماه (بُرج) خورشیدی در گاهشماریهای
ایرانی.
۲۳- دَیبهدین: دَی (ایرانی)/ دادار
و داتار (پهلوی) و دَذو (خوارزمی)/ دَئوش و دَدوش و دَثوش (اوستایی) و دَذوَه (خوارزمی).
به معنا و مفهوم خداوند. نام ماه دهم از سال خورشیدی و روزهای هشتم (دیبهآذر) و پانزدهم
(دیبهمهر) و بیست و سوم (دیبهدین) از ماه (بُرج) خورشیدی در گاهشماریهای ایرانی
.
۲۴- دِین: دِن و دینا و دینَک (پهلوی)/
دَئِنا (اوستایی). به معنای بینش درونی. قوه اندیشه و تمیز و ایزدبانوی نگاهبان آن.
یکی از یشتهای اوستا به دین اختصاص دارد. نام روز بیست و چهارم از ماه (برج) خورشیدی
در گاهشماریهای ایرانی.
۲۵- اَشی: اَرتَه (اوستایی)/ اَرْت
و اَرْد (پهلوی)/ آراد. ایزدبانوی دارایی و فراوانی و نگاهبان شکوفههای بهاری. به
نظر میرسد پیش از آنکه اَشی نامی باشد برای ایزدبانوی دارایی و توانگری و فراوانی،
نامی بوده است برای صورت فلکی پُر نور و پیرا قطبی کرسینشین (خداوند کرسی/ ذاتالکرسی)،
که به پیکر دختر زیبایی تصور میشده است که بر کرسی یا چارپایهای نشسته است.
در مهریشت این صورت فلکی از یاران میترا/ مهر دانسته میشود. یکی
از یشتهای کهن اوستا با نام اشییشت متعلق به این ایزدبانو است. همچنین نام روز
بیست و پنجم از ماه (بُرج) خورشیدی در گاهشماریهای ایرانی. بیرونی در التفهیم نام
این روز را در گاهشماری سغدی «اَردوخ» و در گاهشماری خوارزمی «اَرجوخی» ثبت کرده
است. به این ترتیب ممکن است نام «اَردوخْشو» که بر شماری از سکهها دیده شده است،
با نام اَشی در پیوند باشد.
۲۶- اَشتاد: اَرَشْتات و اَرشتی (اوستایی)/
اَرشْتاد (پهلوی). ایزدبانوی راستی و درستی و ترازودار روز واپسین که در اوستای نو
از او با صفتهای گیتیفزا و جهانپرور یاد میشود. هجدهمین یشت اوستا با نام اشتادیشت
متعلق به این ایزدبانو است. نام روز بیستوششم از ماه (بُرج) خورشیدی در گاهشماریهای
ایرانی.
۲۷- آسْمان: اَسْمَن (اوستایی و سنسکریت
و فارسی باستان). آسمان و ایزد نگاهبان آن. نام روز بیست و هفتم از ماه (برج) خورشیدی
در گاهشماریهای ایرانی.
۲۸- زامیاد: زامْیَزد و زَمیک (پهلوی)/
زِم و زَمیَزَتَه و زام (اوستایی). ایزد زمین و بخصوص کوههای زمین. یشتی از اوستای
کهن نیز بدو اختصاص دارد که زامیادیشت نامیده میشود. نام روز بیست و هشتم از ماه
(بُرج) خورشیدی در گاهشماریهای ایرانی.
۲۹- مانترِهسِپَند: ماراسفند و ماراسِپَند
و اَمِهرسْپَنت (پهلوی)/ مَنثَرسْپَنتَه و
مانترَه سْپَنتَ (اوستایی). سخن اهورایی و سخن ورجاوند (وَرجاوَند به معنی: ارجمند.
برازنده. دارای فره ایزدی. خداوند ارج). نام روز بیست ونهم از ماه (برج) خورشیدی در
گاهشماریهای ایرانی.
۳۰- اَنارام: اَنیران/ اَنَغران/ اَنَغرَرَئوچَه
(اوستایی)/ گَرزمان/ گَرودِمان/ گَروتِمان. فروغ و روشنیِ بیپایان. به مفهوم روشنایی
و فروغ ازلی و همیشگی و از صفات سرای اهورامزدا و بهشت واپسین. نام روز سیام از ماه
(بُرج) خورشیدی در گاهشماریهای ایرانی.
۳۱- روز زیادی: روز سی و یکم از ماه
(بُرج) خورشیدی در گاهشماریهای ایرانی.
پژوهشگران تاریخ و فرهنگ ایران نظیرِ اساتید: جلال خالقی مطلق، جلیل دوستخواه، تورج پارسی، رضا مرادی غیاثآبادی، شاهین سپنتا و سایرین بر این عقیده هستند که دیگر مثل گذشته نباید «پنجه» [پنج روز پایانی سال] را در نظر گرفت و بجای آن، روز ۳۱ اُم - روز زیادی - را در هر بُرج بجای «پنجه» جایگزین کرد تا منطبق با گاهشماری ایرانی کنونی گردد.
شرحِ
نامگذاری روزهای ماه (بُرج) در گاهشماریهای یزدگردیِ زرتشتی
متون
زرتشتی و سالنامههای راستی و مزدا
سال دینی زرتشتیان
دارادی دوازده ماهِ سی روزه است. اولین روزِ هرماه زرتشتی با نام اورمزد که نام
پروردگارِ یکتا در ایران باستان است، آغاز میشود. بقیه روزها به نام ایزدان نامگذاری
شدهاند. نیاکان ما بر این باور بودند که با جاری شدن نام هر یک از ایزدان که
نماینده یکی از صفات و خصوصیاتِ نیکِ اخلاقی است سبب خواهد شد تا انسان آن صفت و
خوی را در خود تقویت کند.
نام روزهای زرتشتی و
باورهای وابسته به هر روز که در کتب گوناگون تاریخی از گذشته باقیمانده به این قرار
است:
۱- اورمزد یا هرمزد (دانای بزرگ هستی
بخش): شکل فارسی از نام اَهورامزدا، خدایِ زرتشت است که در فارسیمیانه به شکل
اُهرمزد آمده است. نخستین روز هر ماه زرتشتی به نام پروردگارِ یکتا نامگذاری شده
است. اورمَزد واژه فارسیِ اَهورَمَزدَ در زبان اوستایی است به معنی هستی بخشِ
بزرگِ دانا. واژه اورمزد به معنی دانایِ بزرگ است. هر یک از ایزدان زرتشتی نماینده
گروهی از موجودات و عناصر و پدیدهها و موکول بر آنها دانسته میشوند؛ هرمزد موکلِ
بر برترین اینها، یعنی انسان، است. در آداب و رسوم، ادبیات و باورِ مردمِ ایران
باستان کردار و انجامِ کاری را بایسته و شایسته دانستهاند. این روز، روزِ پُربرکت
و بزرگ دانسته میشود و ایرانیان باستان بر این باور بودند که نیک است در این روز
سفر کردن و جامه نو پوشیدن، ولی شایسته نیست وام دادن. در کتابِ «اندرزِ آذرباد
ماراسپندان» (موبَدِ موبَدانِ روزگار ساسانی) چنین آمده است: «در این روز بنوش و
شادی کن». گیاه درمانبخشِ این روز «مورد
یا مورت» نام دارد
آذرباد مِهرِسْپَندان: آذرپاد مِهرِسْپَندان/ آتورپات مِهرِسْپَندان/ آتورپات مارِسْپَندان (پهلوی).
موبدان موبد همزمان با شاپور یکم ساسانی. از او مجموعه اندرزهایی با نام اندرزهای آذرباد مِهرسْپَندان بر جای مانده است.
ابوریحان بیرونی در آثارالباقیه در باره او آورده است که «شاپور یکم ساسانی او و اولاد زرتشت (منظور آنان خود را از نسل زرتشت میدانستند) را موبدان موبد کرد و آنان ترتیبی دادند که هر کسی اجازه خواندن اوستا را نداشته باشد، مگر کسی که علمای دین کاغذی نوشته و به دست او داده باشند که چنین اجازهای به او داده شده و اگر کسی بر او ایراد کرد، آن کاغذ را به جهت احتجاج نشان دهد» (بیرونی، آثارالباقیه، فصل ۸). (فرهنگنامه ایران، مدخلِ آذرباد مهرسپندان)
۲-
وَهمَن (اندیشه نیک): (روز نَبُر، روز پرهیز از خوردن
گوشت در نزد زرتشتیان). دوّمین روز هر ماه زرتشتی «وَهمَن» نام دارد.
در اوستا به شکل «وُاُهوُمَن» به معنی اندیشه نیک و در فارسی میانه به شکل «وُاُهوُمَن
و وَهمَن» آمده و در فارسی کنونی به شکل «بهمن» گفته میشود. وی ایزد نگهبان چارپایانِ
این جهان، و در جهان مینُوی نماینده منش و اندیشه نیک هرمزد است. از او با صفت فرو
نشانندۀ آتش خشم نیز یاد کردهاند. بنا بر سنّت، زرتشتیان در این روز از خوردنِ
گوشت پرهیز میکنند و این روز را «روزِ
نَبُر» گویند. گیاه درمانبخشِ این روز «سَمَن سفید» است.
۳-
اَردیبهشت (بهترین پاکی و راستی): سوّمین روز هر ماه زرتشتی اَردیبهشت نام دارد. در اوستا این نام به صورت «اَشوَهَیشتَ»
آمده است. در جهان مینُوی نماینده پاکی و قانون ایزدیِ اهورامزدا و در جهان خاکی
نگاهبان آتش است. در این روز زرتشتیان با جامه نو به آتشکده رفته و پروردگارِ یکتا
را نیایش و ستایش میکنند. اندرزِ آذرباد برای این روز «رفتن به آتشکده و ستایش
اهورامزدا» است. گیاه درمانبخشِ این روز «مردمنج و مرزنجوش» است.
۴- شهریور (پادشاهی آرزو
شده): چهارمین
روز هر ماه زرتشتی شهریور نام دارد که در اوستا آن را «خشَترَوَایریَ» و
در فارسیمیانه «شَهرِوَر» گویند. وی نماینده و ایزدی است که بر فلزات و جواهرات
پاسبانی دارد که استواریِ کار و پیشه دنیا به او بسته است . در جهان مینُوی نیز
نماینده پادشاهی و اقتدارِ خداوند است. آذرباد گفته است که «در شهریور روز شاد باش
و شادی کن». روز برگزیده است و برای ازدواج و شکار خجسته. گیاه درمانبخشِ این روز
«شاه اسپرغم، ریحان و شاهی» هستند.
۵-
سپَندارمَذ (مهر و فروتنی و بردباری): پنجمین روز هر ماه زرتشتی سپندارمذ نام دارد که
در اوستا «سپِنتَآرمَ ایتی» گویند. در جهان مینُوی نماینده بردباری و شکیبایی
اهورامزدا است و در جهان خاکی نگاهبان زمین. بنا بر روایتی «قابیل» در این روز
متولّد شد و آن را روز ناخجسته و بد گزارش دادهاند، از این رو به هیچ کار دست نمیزدند.
آذرباد سفارش کرده «به روز اسفندارمذ زمین را شخم بزن». گیاه درمانبخشِ این روز
«گلِ بیدمشک» است.
۶-
خورداد (تندرستی و کمال و رسایی): ششمین روز از هر ماه زرتشتی خورداد نام دارد.
این واژه در اوستا «هَئوروَتات» و در فارسی میانه «خوردات» آمده. وی جلوه کمالِ
اهورامزدا است و در این جهان پرستاری از آب با اوست (در زمین نگهبانِ آب میباشد).
در این روز ازدواج، سفر و کسب و پیشه را نیکو و مناسب میدانسته اند. آذرباد این
روز را به «کندنِ جوی» سفارش نموده است. گیاه ویژه این روز «سوسن» است.
۷-
اَمُرداد (بیمرگی و جاودانگی): هفتمین روز ماه زرتشتی اَمُرداد نام دارد. این
نام در اوستا به صورت «اَمِرَتات» آمده. وی از امشاسپندان و جلوۀ جاودانگی
اهورامزدا در جهان مینُوی است و در این جهان نیز نگاهبانی از گیاه را بر عهده دارد
(نگهبانِ آدمی و روزی است). روزی خجسته برای انجام همه کارها به ویژه نشاندن درخت
و کشاورزی و به دیدارِ بزرگان رسیدن است. آذرباد برای این روز «نشاندن بوته و
درخت» را سفارش کرده است. گیاه ویژّه این روز «زنبق» و «گلِ پنجه» نام دارد.
۸- دیبهآذر
(دادار و پروردگار): روز هشتم از هر ماه زرتشتی دیبهآذر نام دارد
که از نامهای خداوند است. روز هشتم به نام «دی» (عنوان آفریدگاریِ اهورامزدا)
نامیده شده و چون این نام دو بار دیگر نیز میآید، هر بار نام روز پس از آن نیز
بدان افزوده میشود. در این مورد روز پس از آن «آذر» است. دی در اوستا به شکل
«دَثوش یا دَذوَ» آمده است. این روز در باور مردم روزی خجسته بوده و این گونه میپنداشتند
که هر کس در این روز بیمار شود زود به تندرستی رسد و نیک است نزد بزرگان آرزو
خواستن که برآورده میشود. آذرباد گوید «دی به آذر روز، سر شوی و موی و ناخن
بِپیرای». گیاه ویژه این روز «بَلَسان سفید» نام دارد.
۹- آذر
(آتش): نهمین روز هر ماه زرتشتی آذر نام دارد. در اوستا «اَتَر»،
در پهلوی و فارسی میانه «آتور» و در فارسی امروز «آذر یا آتش» آمده است. وی ایزد
نگهبان آتش است که نزد ایرانیانِ باستان اهمیت بسیار داشته است. در باور نیاکان ما
این روز برای سفر و هر چه خواهی نیک است. هر کس در این روز مسافرت کند، خواسته
(مال و دارایی) فراوان به دست آورد. آذرباد گوید «آذر روز به گردش رو، نان مَپَز
که گناهی گران است». گیاه ویژه این روز «آذرگون» و «گلِ همیشه بهار» نام دارد.
۱۰-
آبان (آب): دهمین روز هر ماه زرتشتی آبان نام دارد. در اوستا «اَپم یا
اَپَ» و فارسیمیانه «آپ» که در فارسی امروزی به «آب» دگرگون شده است. وی ایزد و
نگاهبانِ دریاها و آبهاست (فرشته نگهبان آبهاست). پرهیز از آب ها و دوری از آزار
آنها سفارشی است که برای این روز شده است. گیاه ویژه این روز «سِدر» است.
۱۱-
خور/ خیر (خورشید): یازدهمین روز هر ماه زرتشتی «خور» یا «خیر» نام
دارد که در اوستا «هَوَرَخشَاِتَ» و در فارسیمیانه «خورشِت» آمده است. ایزدِ
نگاهبان آفتاب است. گفتهاند این روز برای بار یافتن به بارگاه شاه و درخواست
نیاز، نیکو نیست ولی برای خرید و فروش و دیگر کارها خجسته است. آذرباد گفته «خور
روز، کودک خود به دبیرستان فرست تا دبیری و فرزانگی آموزد». گیاه ویژه این روز
«مَرو» (مَورِ) سفید و «نارون» است.
۱۲-
ماه (ماه): (روز نَبُر، روز پرهیز از
خوردن گوشت در نزد زرتشتیان). دوازدهمین روز هر ماه زرتشتیان «ماه» نام
دارد. در اوستا به شکل «ماوَنگَ» آمده است و نگهبانی از کره ماه به او سپرده شده
است. ماه نیز در ایرانباستان نام ایزد و موجودی ستودنی بود که نگاهبانی از کره
ماه و نیز از چارپایان را بر عهده داشت. گویند روزی نیکو است و کسانیکه در این روز
به دنیا آیند سالهای بسیار زندگی کنند. درخواست آرزو از خداوند سبب برآورده شدن آن
خواهد شد. آذرباد «نوشیدن و نیز پرسش از حال دوستان و کامیابی خواستن از ایزدِ
ماه» را برای این روز سفارش کرده است. گیاه ویژه این روز «لارسیوس» نام دارد.
۱۳-
تیر/ تِشتَر (ستاره باران): سیزدهمین روز هر ماه زرتشتی تیر نام دارد. این
نام در اوستا به شکل «تیشتَری» و در پهلوی «تِشتَر» آمده که از ایزدان و نامی برای
ستاره موسوم به «شعرای یمانی» است. تیر، ایزد و نگاهبانِ باران است و با کوشش وی
زمینِ پاک از باران بهره مییابد و کشتزارها سیراب میشوند. و همچنین نام فرشته و
نگهبان بر ستارگان است. در باور ایران باستان روز سنگینی بوده که ناخجستگیِ آن به
همه روز ادامه دارد. در این روز به هیچکار و درخواستِ آرزو اقدام و دست نمیزدند.
آذرباد گفته است «تیر روز فرزندان خویش را به آموختنِ تیراندازی، کارزار و اسب
سواری فرست». گیاه ویژه این روز «بنفشه» است.
۱۴-
گوش (جانوران): (روز نَبُر، روز پرهیز از
خوردن گوشت در نزد زرتشتیان). چهاردهمین
روز از از ماه زرتشتیان گوش نام دارد. این واژه در اوستا به شکل «گِئوش دِرواسپَ»
و فارسیمیانه «گوش» آمده است. گوش، ایزد و نگهبان چارپایان است. گوش، نام فرشتهای
است که نگهبانی آدمی و چارپایان به او سپرده شده است. در باور ایرانیان باستان
روزِ سبک و نیکویی است. آذرباد «بازدیدی از اصطبل و آموختن شخمزنی به گاوان»
رابرای این روز سفارش کرده است. گیاه ویژه این روز «گاسروزان» و «سیر» است.
۱۵- دیبهمهر
(دادار، پروردگار): دی به مهر نام پانزدهمین روز از ماه زرتشتی است
که در اوستا «دَثوش یا دَذوَ» گویند. این روز به نام اهورامزدا است که در اینجا هم
با نام دی و با افزوده شدن به نام پس از آن آمده است. روزی حجسته و سبک پنداشته
شده است. نام فرشته ایست که نگهبانی آسمان با اوست. گویند هر کس در این روز سوسن
دود کند، تمام سال به فراغت گذارند و از تنگدستی ایمن باشد و هرکه بامداد این روز
سیب بخورد و نرگس ببوید، تمام سال بیآزار باشد. آذرباد برای این روز، که به سبب
داشتن نام پروردگار خوشیُمن دانسته شده، «سر شُستن و موی و ناخن پیراستن و انگورچینی»
را سفارش کرده است. گیاه ویژه این روز «خرما» است.
۱۶-
مهر (مهر و مهربانی): مهر نام شانزدهمین روز از ماه زرتشتی است. این
واژه در اوستا «میثرَ» آمده است. وی از ایزدانِ بزرگِ پیش از زرتشت است که ایزد
فروغ و روشنایی خوانده میشود. مهر نام آفتاب نیز هست و ایزدی است که داوریِ اعمال
مردمان را بر عهده دارد. همچنین نام فرشتهای است که نماد پیمان و مهربانی در
ایرانباستان بوده است. آذرباد گفته است «در روز مهر، اگر تو را از کسی ستم رسیده
است، در برابر مهر (آفتاب/ خورشید) بایست و از او داوری بخواه و در نزد آن بلند
زاری کن». گیاه ویژه این روز «مهرگیاه» است.
۱۷-
سروش (فرمانبرداری): هفدهمین روز از ماه زرتشتی سروش نام دارد. سروش
به معنی فرمانبرداری و به ویژه پیروی از فرمان خداوند است. این نام در اوستا به
شکل «سَرَاُشَ» آمده است. وی از ایزدان مهم دین زرتشتی است که در داوری کارهای
مردم نقش دارد. سروش، ایزدِ نیایش و پیامآورِ خداوند است و از این رو برابر با
جبرئیل در دین های سامی است. سروش، از ایزدانی است که خویشکاریاش این است که
آدمیان را رسمِ بندگی آموزد و راه فرمانبرداری را نشان دهد. این روز را برگزیده،
سبک و مناسب برای نیایشگاه رفتن و ستایشِ پروردگار دانستهاند اما از دشمنی و وام
گرفتن در این روز میباید پرهیز کرد. آذرباد گفته است که «در این روز از سروشِ
فزونی بخش، رستگاریِ روانِ خویش را طلب کن». گیاه ویژه این روز «تاج ریزی» است.
۱۸-
رَشن (دادگستری): هجدهمین روز هر ماه زرتشتی رَشن نام دارد. این نام در
اوستا به شکل «رَشنوُ» و در فارسیمیانه «رَشن» آمده و به معنی دادگر است. این
ایزد با مهر و سروش همکار است؛ در داوریِ کارهای مردمان در آن جهان. رَشن ترازوی
سنجش کردار را در دست دارد و مراقب است که این ترازو به اندازه مویی لغزش نکند.
ایرانیان باستان در این روز سفر، تجارت، کشاورزی و لباسِنو پوشیدن را خجسته میدانستند.
آذرباد میگوید «به رَشن روز، زندگی به شادی بگذران و به نیکی و دینداری آن چه
خواهی بکن». گیاه ویژه این روز «نسترن» است.
۱۹-
فروردین (فَرَوَهَر): فروردین نام نوزدهمین روز از هر ماه زرتشتی
است. فروردین از واژه اوستایی «فرَوَشی» و فارسیمیانه «فرَوَهَر» آمده است. به
روایتِ ابوریحان بیرونی آن را «نوروزِ اَنهار» گویند و آن روز در آبهایِ جاری
خوشبو و گلاب میریزند. فروهر از نیروهای درونی انسان است که پس از درگذشت، به
همراه نیروهای دیگر، یعنی روان و وجدان، از تن جدا میشود و به جهان مینُوی باز میگردد.
گاه فرَوَشی را به ایزدی نسبت دادهاند که نگاهبانِ فرَوَشیِ درگذشتگان است. در
این روز نیایش فرَوَهَرِ پارسایان سفارش شده و برای سفر و ازدواج نیز شایسته میدانند.
آذرباد گفته است که «فروردین روز، سوگند مخور و فرَوَشیِ پاکان را ستایش و نیایش
کن، باشد که خشنودتر شوند». گیاه ویژه این روز «گلِ همیشه بهار» است.
۲۰-
وَرَهرام (پیروزی): بیستمین روز از ماه زرتشتی بهرام نام دارد در
اوستا «وِرِثرَغنِ» و فارسی میانه «وَرَهران» و در فارسی امروز بهرام شده است. وی
از ایزدان بزرگ زرتشتی و به همراه مهر، نگاهبانِ پیمان است و کیفردهنده پیمان
شکنان. بهرام، ایزدِ پیروزی نیز هست و جنگآورانِ باستان به هنگام نبرد از وی یاری
میجستهاند . وی نگاهبانی مسافران را هم بر عهده دارد. بهرام نام فرشتهای است که
نگهبانِ بر پیروزی و جنگ و شکست و پیکار است. گویند این روز برای درخواستِ نیاز و
ساختمان کردن و ازدواج و درخت نشاندن شایسته و نیکو است. به گفته آذرباد «آن که در
این روز خانه پی افکند، کارش زود به انجام رسد و اگر راهیِ نبرد شود، پیروز و
سرافراز باز آید». گیاه ویژه این روز «سوسنبر» است.
۲۱-
رام (رامش): (روز نَبُر، روز پرهیز از
خوردن گوشت در نزد زرتشتیان). رام نام بیست ویکمین روز از هر ماه زرتشتی است
. این نام در اوستا «رامَ» و در فارسی میانه «رامِشن» آمده است. وی از ایزدان
زرتشتی است که در روز داوری نقش دارد. رام نام فرشتهای است نکهبانِ بر شادی.
نیاکان ما این روز را نیک و خجسته دانستهاند و زن خواستن و رامش کردن در این روز
نیک بوده است. آذرباد گفته است «رام روز، شادی کن و دادخواهی نزد داوران بِبَر تا
پیروز بازآیی و برائت یابی». گیاه ویژه این روز «خیری زرد» است.
۲۲-
باد (باد): بیست ودومین روز از هر ماه زرتشتی باد نام دارد. در اوستا
«واتَ»، فارسی میانه «وات» و در فارسی امروز باد و ایزد نگاهبان باد و ازدواج است.
نیاکان ما بر این باور بودند که روزی نیک است و سبُک و در آن نو بریدن و نو پوشیدن
و اسب جدید سوار شدن نیک است. آذرباد سفارش کرده «در این روز کار تازهای در دست
مگیرید». گیاه ویژه این روز «باد رنجبوبه» نام دارد.
۲۳- دیبهدین
(دادار، پروردگار): دی به دین نام بیست وسومین روز از هر ماه
زرتشتی است. این روز چنان که گفته شد از آنِ خداوند است که با نام دی و به همراه
نام روزِ پس از آن نام گذاری میشود. این روز به سبب نام گذاری بنام پروردگار،
روزِ خوشیُمن شمرده شده و اغلب کارها از جمله خرید و فروش را در این روز نیک
دانستهاند. آذرباد نیز گفته است که « در این روز هر کاری خواهی بکن، موی و ناخن
بِپیرای و جامه نو بپوش». گیاه ویژه این روز «شنبلیله» است.
۲۴-
دین (وجدان): دین نام بیست وچهارمین روز از هر ماه زرتشتی است. از نام
اوستایی «دَاِنا». دین به معنای کیش و آیین هم به کار میرود ولی معنی اصلی آن
وجدان و شخصیت معنوی انسان است. دین نام فرشتهای است نگهبان بر کوشش و تلاش. در
این رور کُشتنِ «خرَفَستُران» (جانوران موذی) سفارش شده است. پندار بر این بود که
در این روز باید از سفر پرهیز کرد. آذرباد برای این روز «کشتنِ جانورانِ موذی» را
سفارش کرده است. گیاه ویژه این رور «گلِ سُرخ» است.
۲۵-
اَرد (توانگری): بیستوپنجمین روز از هر ماه زرتشتی اَرد نام دارد. در
اوستا «اَشیوَنگهوای» یعنی اَشیِ نیک و در فارسیمیانه «اَرت» و فارسی امروز
«اَرد» گویند. این نام که معنی توانگری و بخشایش و برکت را نیز دارد، بر ایزد
بانویی نهاده شده که نگاهبان دارایی و مالِ مردمان است. فرشتهای است که نگهبانیِ
تمام لوازمِ خوشی و آسایش ویژه اوست. نیاکان ما جامه نو پوشیدن و سفر کردن در این
روز را نیکو میدانستند. آذرباد برای این روز «نوخریدن و به خانه بردن» را سفارش
نموده است. گیاه ویژه این روز «گلِ آفتابگردان» است.
۲۶-
اَشتاد (راستی): اَشتاد نام بیست وششمین روز از هر ماه زرتشتی است. در
اوستا «اَرشتات» آمده به معنی درستی. اَشتاد راهنمایِ مینُویان و جهانیان است.
خداوند در این روز زمین را بیافرید. بنابر روایات، روزی خجسته و نیکو است. آذرباد
این روز را به «فراهم آوردنِ جامه» سفارش کرده است. گیاه ویژه این روز «کوکنار» و
«هوم سفید» است.
۲۷-
آسمان (آسمان): آسمان نام بیست وهفتمین روز از هر ماه زرتشتی است. در
اوستا به شکل «اَسمَن» و در فارسیمیانه و امروزی «آسمان» گویند. این ایزد، نگهبانی
سپهرِ گردون را بر عهده دارد. یکی از ایزدانِ ایرانباستان بوده و نماد آسمان است.
کسانی که در این روز به دنیا آیند را زیبا و نمکین پنداشتهاند. همچنین گفتهاند
این روز برای ساختمان کردن و کِشت و کار و خرید و فروش نیکو میباشد. آذرباد گفته
است «در این روز به سفر دراز رو تا به تندرستی باز گردی». گیاه ویژه این روز «گلِ
لاله» و «شاهدانه» است.
۲۸-
زامیاد (زمین): بیستوهشتمین روز از هر ماه زرتشتی زامیاد نام دارد. این
نام در اوستا به صورت «زام»، در فارسیمیانه «زَمیگ» و فارسی امروز «زمین» آمده
است. وی ایزد نگاهبان زمین و اغلب همراه آسمان است (نام فرشتهای است که اغلب
نگهبانیِ زمین بر دوشِ اوست). زمین در دین زرتشتی اهمیت بسیاری دارد و همواره بر
حفظ و پاکیزه داشتن آن سفارش شده است. روز خجسته و نیکویی است برای سفر و همه
کارها. تخم کاشتن و درخت نشاندن نیک است. زاده شدگانِ در این روز در نزد مردم و
کسانِ خویش گرامی هستند. آذرباد گوید «در این روز از خوردن دارو بپرهیزید». گیاه
ویژه این روز «هوم» است.
«هوم» (سپندترین گیاه ایرانی) درختچهایست همیشه سرسبز كه در باورهای ایرانی به عنوان سرور و رد گیاهان شناخته میشده و از افشره آن نوشیدنیای فراهم میساختند. «هوم» را در ناحیههای مختلف با نامهای گوناگونی میشناسند: «ریشبز»، «اُرمَك»، «كُشْك» (در دشت جوین خراسان)، «اَلْتَه»، «مادِرَخ» (در بدخشان افغانستان)، «خوم» (در ناحیه پَنجكَت تاجیكستان) و «شَرَپَّـه» (در بالا آب زرافشان و یغناب).
۲۹- مانترهسپَند (کلام پاک): مانترهسپَند بیستونهمین روز از هر ماه
زرتشتی است. در اوستا «مانترَسپِنتَ»، در فارسیمیانه «اَمَهرَسپنت» و فارسی امروز
«ماراسپند» آمده و به معنی کلام فزونی بخش است. وی ایزد نگاهبان آب است. فرشتهای
است نگهبان بر خانه و زمان و اندیشه و چشم و گوش. بنابر باور نیاکان ما روز نیکویی
بوده و برای انجام هر کاری خجسته است. آذرباد این روز را به «فرهم آوردن جامه»
سفارش کرده است . گیاه ویژّه این روز «آویشن» است.
۳۰- اَنارام (روشنایی بیپایان): سیاُمین روز یعنی روزِ پایانیِ هر ماه
زرتشتی اَنارام نام دارد. در اوستا «اَنَغرِرَاوچَ» به معنی روشنیهای بیپایان است.
در فارسیمیانه «اَنغران» و فارسی امروز «اَنیران» آمده است. این نام برایزدی
خوانده شده که او را نگاهبانِ پیمانِ ازدواج نیز دانستهاند. فرشتهای است نگهبان
بر ادوار آسمان و زمان. گفتهاند برای هر کاری نیکو و خجسته است. هر کس در این روز
چیزی گُم کند زود پیدا خواهد شد. هر کس در این روز زاده شود، دانا و راستگو و
وفادار خواهد بود. آذرباد برای این روز «آراستن خود و پیراستن موی و ناخن» را
سفارش کرده است. گیاه ویژه این روز «سیر» است.
پژوهشگران تاریخ و فرهنگ ایران نظیرِ اساتید: جلال خالقی مطلق، جلیل دوستخواه، تورج پارسی، رضا مرادی غیاثآبادی، شاهین سپنتا و برخی دیگر بر این عقیده هستند که دیگر مثل گذشته نباید «پنجه» (پنج روز پایانی سال) را در نظر گرفت و بجای آن، روز ۳۱ اُم - روز زیادی - را در هر بُرج بجای «پنجه» در انتهای سال جایگزین کرد تا منطبق با گاهشماری ایرانی کنونی گردد.
ولی زرتشتیان ایران و هند همچون گذشته اعتقاد دارند که ماههای دوازدهگانه باید ۳۰ روزی در نظر گرفته شود و پنجه در جای خود لحاظ گردد.
بررسی تقويمهایی كه زردشتيان ايران طی چند دهه گذشته هر ساله منتشر میكنند، نشان میدهد گاهشماری يزدگردیِ معاصرِ زردشتی از نظر طول سال و آرايه كبيسهها كاملاً از گاهشماری هجری شمسی پيروی میكند. چون در گاهشماری يزدگردی روز سیويكم ماه وجود ندارد، طی ششماه نخست هر سال، هر ماهه بين آغاز ماه جديد شمسی و ماه يزدگردی معاصر زردشتی يك روز اختلاف افزوده میشود. اين اختلاف تنها در پايان سال هجری شمسی و با تطبيق پنج روز اندرگاه با پنج روز انتهایی سال شمسی رفع میگردد (برای نمونه نک: سالنمای راستی و مزدا، صفحات مربوط به ماه اسفند). برای اعمال كبيسه نيز، بر اساس آرايههای كبيسهگيری گاهشماری هجری شمسی، در سالهای كبيسه روز ششمی، به نام «اورداد»، به روزهای اندرگاه اضافه میشود. نام اين روز ششم در متون متقدم زردشتی و آثار متعلق به گاهشماری يزدگردی هيچ سابقهای ندارد.
نام
روزهای پنجگانهی اندرگاه (اندرجاه یا پنجه)
اَهُنَد/ اَهنَوَد/
اَهنوت (گاه) - اَشتَد/ اُشتَوَد/ اوشتهوت (گاه) - اسفندارمد/ سپَنتَمَد/ سپنتهمت
(گاه) - اَخشَتَر/ وهوخَشَتره/ وهوخَشَتر(گاه) - وَهِشتوشت/ وَهیشتوایش/
هیشوئیشت/ وهیشْتْواشْت (گاه). در سالهای
کبیسه روز ششمی بنام «اوردادگاه» به پنجه افزوده شده و پنجه تبدیل به «شیشک» میگردد.
نامهای
دیگر پنج روزِ اندرگاه:
پنجهی
دزدیده، خمسهی مسترقه، پنج روز گاهانی، روزهای گاتها، بهیزک، وهیجک، پهیچک و به عربی: الخمسةالمسترقة و به انگلیسی: Epahomene
***
شرح روزهای سال در تقویم یزدگردیِ زرتشتی از نگاه استاد ژاله آموزگار
استاد ژاله آموزگار در مقالهی «گزارشی ساده ازگاهشماری در ایران باستان» که در مجله بخارا، سال پنجم شماره ۱ (پیاپی ۲۴، خرداد - تیر ۱۳۸۱) به چاپ رسیده آورده است:
بخشی از مقاله:
ترتيب روزها در تقويم
زردشتی با مسائل آيينی و با خدايانِ زردشتی ارتباطِ مستقيم دارد. هر روزِ ماه به
نام ايزدی يا امشاسپندی تبرك میشود. هفته به صورتیكه متداول تقويم امروز ماست،
در تقويم زردشتی وجود نداشت. هفته با نامهای امروزی آن، زيربنای بابلی دارد؛ ولی
سی روز ماهِ زردشتی، به گونهای به چهار بخش تقسيم میگردد:
دو هفت روز و دو هشت
روز، كه بر سر هر كدام از اين چهار بخش، نام اهورهمزدا يا صفت و لقب او «دی» ديده
میشود و برای اينكه روزهای «دی» با هم اشتباه نشوند، آنها را با نام روز بعد مشخص
میكنند. در نامگذاری روزهای ماه نيز فلسفه و ترتيب خاصی ديده میشود:
بخش اول كه هفت روز
است، در رأس آن نام اهورهمزدا و به دنبال آن نام شش امشاسپند میآيد؛ به اين
ترتيب:
۱- اهورهمزدا، ۲- بهمن، ۳- ارديبهشت، ۴- شهريور، ۵- اسفند، ۶- خرداد، ۷- اَمُرداد.
بخش دوم نيز هفت روز
است. لقب اهورهمزدا در رأس آن قرار دارد و نام خدايانی كه به دنبال میآيند،
پديدههای طبيعت را نشان میدهند؛ به اين ترتيب:
۸- دیبهآذر، ۹- آذر، ۱۰- آبان، ۱۱- خور (خورشيد)، ۱۲- ماه ۱۳- تير (موكل بر باران) ۱۴- گوش (ايزد موكل بر چهارپايان و حافظ روان
گاو نخستين).
بخش سوم كه هشت روز
را در بر میگيرد، با نام «دی» شروع میشود و بلافاصله پس از آن نام «مهر» میآيد،
در حقيقت همچون تقسيمبندی ماههای سال كه نيمهی دوم سال به مهر سپرده میشود،
گویی بر نيمهی دومِ روزهایِ ماه نيز مهر سروری دارد.
ايزدانی كه به دنبال
میآيند، با مهر مرتبط هستند:
۱۵- دیبهمهر، ۱۶- مهر، ۱۷- سروش (ايزد فرمانبرداری كه همكارِ مهر در
سر پل چينوَد است ]پلِ چینوَد به مثابه پُلِ
صراط است در اسلام[)، ۱۸- رَش (ايزد دادگری و خدای ترازودار كه ثوابها و
گناهها را همراه مهر و سروش در سر پل چينوَد میسنجد)، ۱۹- فروردين (كه با فروهرها و روح درگذشتگان
ارتباط دارد)، ۲۰- بهرام/ ورهرام (ايزد نبرد و پيروزی كه روان را در گذر به جهان ديگر
ياری میكند)، ۲۱- رام (ايزد آرامشبخش)، ۲۲- باد (با ايزد وای ارتباط دارد) و اين سه ايزدِ اخير همكاران هم به شمار میآيند.
بخش چهارم كه هشت روز
دارد و نام دی بر تارك آن است، بيشتر به ايزد بانوان اختصاص دارد:
۲۳- دیبهدين، ۲۴- دين (ايزدبانویِ موكل بر بينشِ درونی «وجدان»
و انتخاب درستِ دين، ايزدی كه روانِ درستكار را در پل چينوَد همراهی میكند)، ۲۵- اَرد/ اَشی (ايزدبانوی دارایی و خوشبختی و
بركت)، ۲۶- اشتاد (جفت آسمان در زمين و ايزدبانوی راستی و عدالت)، ۲۷- آسمان، ۲۸- زامياد (گونهای از سپندارمد و ايزدبانوی
زمين)، ۲۹- مارسپند/ منثرهسپند (ايزدِ موكل بر گفتارِ مقدس)، ۳۰- انارام/ انَغرام (ايزدِ موكل بر روشناییهای
بیپايان).
پنج روزِ باقيمانده
از ۳۶۵ روز
خورشيدی كه «پنجه دزديده» يا «بهيزك» است به نام پنج بخش از نخستين سرودهای گاهانی نامگذاری شدهاند:
اهنودگاه (Ahunawad)، اوشتودگاه (Ushtawad)، سپندمدگاه (Spandomad)، وهوشهر/
وهوخشثرگاه ((Vohusahr، و هشتوئيشتگاه ((Vahistoist.اين روزها، روزهای پايانی سال هستند كه ششمين گاهنبار را نيز شامل
میشوند.
نقصان شش ساعت و در
واقع پنج ساعت و ۴۸ دقيقه و ۴۵/۵۱ ثانیه نسبت به سال شمسی حقيقی، يك روز در چهار
سال میشد كه در صد و بيست سال به يك ماه بالغ میگشت. آنوقت يك ماه به صورت ماه
سيزدهم بر سال میافزودند و آن ماه اضافی در زمان اجرای اولين كبيسه به نام ماه
اول سال میخواندند و در واقع ماه اول را تكرار میكردند، يك فروردين در پايان سال
و يكی ديگر به دنبال آن، در آغاز سال. پس از آن تا صد و بيست سال ديگر، باز بدون
كبيسه، با سال ناقص مدارا میكردند و در پايان اين دوره صد و بيست سال، ديگر بار
يك ماه، بر سال میافزودند و اين بار ارديبهشت را مكرر میساختند و هكذا. سالی كه
در آن كبيسه انجام میگرفت، «سال بهيزك» خوانده میشد و سال مبارکی به شمار میآمد،
مالياتها بخشوده میشد و جشنهای خاصی برپا میگرديد.
بعد از اسلام،
ايرانيان گاهشماری ايرانی را در ميان خود نگاه داشته بودند و به جز ماه روزه و
حج، در ساير موارد از تقويم ايرانی استفاده میكردند و جشنهای خود را نيز بر
منوال سابق برپا میداشتند. البته بودند ايرانيانی همچون غزالی كه مخالف برپا
داشتن مراسم ايرانی و بهخصوص نوروز بودند؛ ولی شعوبيه بهخصوص براجرای مراسم
نوروز اصرار داشتند و برگزاری دو جشن بزرگ ايرانی يعنی نوروز و مهرگان را به
بزرگان دين نسبت دادند.
در اواخر دوره ساسانی،
به دليل نابسامانیهای حكومتی، كبيسهای كه میبايست اجرا شود، انجام نگرفت و بعد
از اسلام نيز اين عمل مورد اهمال قرار گرفت ظاهراً اين «اندرگاه» در آخر آبان میبايست
انجام گيرد و نشده بود. در ضمن اعمال ماههای قمری، در تشكيلات اداری، اشكالات
فراوانی از لحاظ اخذ ماليات پيش آورد. چون مردم در مهرگان و نوروز ماليات يا خراج
میپرداختند و گردان بودن اين روزها همهی نظمها را به هم زده بود؛ لذا در همان
آغاز، بيشتر برای نفع دستگاه خلافت، تغييراتی در اين مسير صورت گرفت.
در زمان هارونالرشيد،
يحیی برمكی به شكايت دهقانها در مورد اشكالاتی كه عدم اجرای كبيسه ايجاد كرده بود
و دستتنگی آنان در موقع پرداخت ماليات، رسيدگی كرد و نوروز را عقبتر برد.
المعتضدبالله، در سال ۲۸۲ هجری قمری باز در راستای منافع حكومتی، دستور به
اجرای كبيسه داد، برای اينكه موقع پرداخت خراج را در سال با برداشت محصول و فعاليتهای
كشاورزی دهقانان يكسان كند و اُمرا مكرر در اين زمينه تغييراتی دادند.
ولی بهترين و رايجترين
اصلاحی كه در زمينه گاهشماری در ايران، بعد از اسلام به عمل آمد، همان ايجاد «تاريخ
جلالی» يا «ملكی» بود كه در دوره ملكشاه سلجوقی در سال ۴۷۱ هجری قمری صورت گرفت. اعتدال ربيعی در اين
سال در فروردين ماه بود. از اين موقعيت استفاده شد و اول سال در اول برج حَمَل
(يعنی روز اول بهار) قرار گرفت و نوروز كه تا آن زمان حتی در سال شمسی هم سيار
بود، ثابت شد و به «نوروز سلطانی» معروف گشت.
برای ثابت نگاه داشتن
در سال شمسی، كبيسهی بسيار دقيقی را برقرار كردند؛ بدينسان كه ساعتهای باقیمانده
را هر چهار سال يك بار، به صورت يك روز بر سال افزودند و درنتيجه روزهای سال ثابت
شد؛ اما در ميان جوامع سنتیِ زردشتی، تقويم قديم به جای خود باقیماند و مدتها،
غالباً از دو نوع گاهشماری سخن گفته میشد: يكی به نام «تقويم جلالی» و يكی به
نام «قديم»؛ مثلاً میگفتند فروردين جلالی، آذر ماه قديم!
تاريخ هجری شمسی با
ماههای برجی: (حَمَل، ثَور، جَوزا، سَرَطان، اَسَد، سُنبُله، ميزان، عقرب، قَوس،
جَدی، دَلو، حوت) از اوايل سال ۱۳۲۹ ق، بهطور رسمی در ايران اعمال شد.
نام اين بُروج در
متون پهلوی به ترتيب به اين صورت آمده است: Warrag (بره)، Gaw (گاو)، Dophikar (دو پيكر)، Karzagn (خرچنگ)، Sagr (شير)، Hosag (خوشه)، Tarazug (ترازو)، Tazdum (گژدم)، Nemasp (نيماسب)، Wahig (بزغاله)، Dalo (دلو)، Mahig (ماهی).
در ماده سوم قانون
محاسبات عمومی در مجلس دوم، در تاريخ بيست صفر ۱۳۲۹ چنين نوشته شده است: «مقياس زمان، بعد از
اين در محاسبات دولتی سالهای شمسی و ماههای شمسی (بُروج) خواهد بود». از يازده
فروردين ۱۳۰۴ هجری شمسی (مطابق با ۱۳۴۳ هجری قمری) سال ايرانی باماههای فعلی برپايهی
ماههای كهن ايرانی اعلام شد.
روزها هم تقسيماتی
داشتهاند. شبانهروز به پنج گاه يا زمان تقسيم میشد:
۱- هاوَنگاه (Hawan) كه زمان آن از
برآمدن خورشيد است تا نيمروز.
۲- رَبيهونگاه (Rapihwin) كه زمان آن از
نيمروز است تا پاسی پس از ظهر (حدود سه ساعت).
۳- اُزِيرينگاه (Uzerin) كه از بعد از ظهر
است تا غروب آفتاب.
۴- آبسرو سريم/ او پَسر و ثريمگاه (Ebsrusrim)، از زمانیكه
نخستين ستاره در آسمان ظاهر میگردد، تا نيمه شب.
۵- او شهينگاه (Usahin) از نيمهشب تا
زمانیكه ستاره ناپديد گردد.
بر هر كدام از اين
گاهها سروری موكل است و نيايشهای پنجگانه شبانهروز اختصاص به اين گاهها دارد
كه ضمن آن ايزدان موكل براين گاهها نيايش میشوند. در طول زمستان به دليل كوتاهی
روزها، گاهِ رپيهوين، يعني دومين گاه از پنجگاه حذف میگردد و نيايش آن صورت نمیگيرد.
تقسيمات فصلی در گاهشماری
باستانی ايران به صورت كنونی نبود، با اينكه نام چهار فصل در فرهنگِ واژگانِ زبانهای
كهنِ ايرانی موجود است: بهار (Wahar)، تابستان/ هامين (Hamin)، پاييز (Padez)، زمستان؛ (Zamestan). ولی داشتن فصولِ چهارگانهی
سهماهه در سال، سنتی بالنسبه جديد است. اگرچه در بندهشن بدان اشاره شده است.
***
امروز که این نوشتار به پایان رسید یکم خرداد ۱۳۹۹ هجری خورشیدی برابر با ۲۱ می ۲۰۲۰ میلادی، در تقویمهای جلالیِ ملکشاهی و نوروزی شهریاری و یزدگردی زرتشتی برابر است با:
۰۳/ خرداد – ۰۳/ سال ۹۴۲ جلالی ملکشاهی (زیج طوسی)
روزِ سرفراز از ماهِ گرمافزا (ی) سال ۹۴۲ جلالی ملکشاهی
۰۳/ خرداد – ۰۳/ سال ۹۴۲ جلالی ملکشاهی (زیج اُلُغبیگ)
روزِ سرفراز از ماهِ گرمافزا (ی) سال ۹۴۲ جلالی ملکشاهی
(اگر از سالِ مفروض خورشیدی، ۴۵۷ سال کسر کنیم، سالِ تقویمِ جلالیِ ملکشاهی حاصل میشود)
۰۳/ خرداد – ۰۳/ سال ۳۷۴۵ تقویم نوروزی شهریاری (مبدأ ملّی ایران)
روزِ سرفراز از ماهِ گرمافزا (ی) سال ۳۷۴۵ تقویم نوروزی شهریاری (مبدأ ملّی ایران)
(اگر به سالِ مفروض خورشیدی، ۲۳۴۶ سال اضافه کنیم، سالِ تقویم نوروزی شهریاری حاصل میشود)
نرمافزار CALH را دكتر «بنو ون دالن» (Benno van Dalen) پژوهشگر بنام تاريخ نجوم اسلامی در سال ۱۹۹۷ طراحی كرده است. با استفاده از اين نرمافزار میتوان گاهشماریهای تاريخی مانند عبری، مصریِ کهن (فراعنه مصر باستان)، قبطی، اسکندری، قمری قراردادی، فارسی (يزدگردی)، ملكی (جلالی) و اویغوری و همچنین میلادی کنونی (گریگوری) و میلادی قدیم (ژولی) را به يكديگر تبديل كرد.
گاهشماریهای مذكور عمدتاً در كتابهای نجوم دوره اسلامی مانند زيجها، كتابهای تاريخی يا سفرنامهها به كار میرفتهاند و اكنون بسياری از آنها منسوخ شدهاند. در اين نرمافزار به مآخذ تاريخی برخی از اين گاهشماریها اشاره شده است.
نرمافزار CALH ابزاری كارآمد برای متخصصان تاريخ نجوم و مورخان است و امكان حل برخی مسائل را كه مشكل ثبت تاريخی در گاهشماریهای قديمی دارند، فراهم میكند.
***
۰۴/ بهمن – ۱۱/ سال ۱۳۸۹ یزدگردی قدیم (اندرگاه یا پنجه بین ماههای هشتم و نهم یعنی آبان و آذر قرار میگیرد) Yazdegird Early
روزِ شَهریوَر (فارسی کنونی)/ خْشَترَهوَئیریَه (اوستایی)/ شَهرِوَر (پهلوی) از ماهِ بهمن از سال ۱۳۸۹ یزدگردی قدیم.
۰۹/ بهمن – ۱۱/ سال ۱۳۸۹ یزدگردی جدید (اندرگاه پس از پایان اسفندماه و در انتهای سال قرار میگیرد) Yazdegird Late
آذَر (فارسی کنونی)/ آتُر و آتَخْش (پهلوی)/ آتَر و آثر(اوستایی و فارسی باستان) آتَرْش/ آگِر (کُردی) از ماهِ بهمن از سال ۱۳۸۹ یزدگردی جدید.
۰۹/ بهمن – ۱۱/ سال ۱۳۸۹ یزدگردی زرتشتیانِ ایران معروف به کدمی یا قدیمی (Kadmi or Kadimi or Qadimi) (مورد استفاده زرتشتیان ایران) (این تقویم، همان تقویم یزدگردیِ جدید است).
آذَر (فارسی کنونی)/ آتُر و آتَخْش (پهلوی)/ آتَر و آثر(اوستایی و فارسی باستان) آتَرْش/ آگِر (کُردی) از ماهِ بهمن از سال ۱۳۸۹ یزدگردی کدمی.
۰۹/ دی – ۱۰/ سال ۱۳۸۹ یزدگردی زرتشتیانِ هند معروف به شاهنشاهی یا رَسمی (Shenshai or Rasimi or Sharshai or Shahenshahi or imperial) (مورد استفاده زرتشتیان هند).
آذَر (فارسی کنونی)/ آتُر و آتَخْش (پهلوی)/ آتَر و آثر(اوستایی و فارسی باستان) آتَرْش/ آگِر (کُردی) از ماهِ دی از سال ۱۳۸۹ یزدگردی شاهنشاهی.
۰۲/ خرداد – ۰۳/ سال ۱۳۸۹ یزدگردی جمشیدی پارسیان هند معروف به فصلی یا باستانی (Fasli or Bastani).
روزِ بهمن (فارسی کنونی)/ وَهمَن (پهلوی)/ وُهومَنَه (اوستایی) از ماهِ خرداد از سال ۱۳۸۹ یزدگردی فصلی.
برای محاسبه آنلاین گاهشماریهای یزدگردیِ کدمی (زرتشتیانِ ایران)، یزدگردیِ شاهنشاهی (زرتشتیانِ هند) و یزدگردیِ فصلی (جمشیدی پارسیان هند)، به «اینجا» رجوع کنید.
منابع و مآخذ:
مرادی غیاثآبادی، رضا، فرهنگنامه ایران- دانشنامه فرهنگ و تمدن ایران و پیرامون آن، ویرایش اول، تهران، ۱۳۹۲، ۸۴۸ صفحه، قطع وزیری، ۵۰۰۰ مدخل الفبایی-موضوعی، ۵۰۰ عکس اختصاصی، شابک ۸-۹۶۳۹-۰۴-۹۶۴-۹۷۸.
بهروز، ذبیح، تقویم نوروزی شهریاری، چاپ سوم، نشر چشمه، ۱۳۸۷.
عبداللهی، رضا، تاریخِ تاریخ در ایران (گاهشماریهای ایرانی)، ویرایش دوم، تهران، امیر کبیر، ۱۳۸۷.
آموزگار، ژاله، گزارشی ساده از گاهشماری در ایران باستان، مجله بخارا (دوماهنامه فرهنگی، هنری)، سال پنجم شماره ۱، پیاپی۲۴، خرداد - تیر ۱۳۸۱.
مرکز تقویم مؤسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران
سالنامههای راستی و مزدا (سالنامه منتشره توسط زرتشتیان ایران).
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
نظرتان درباره این پست را به اشتراک بگذارید.
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.