تلاشی برای بیان واقعیتهای مکاتبی همچون انسانگرایی
به قلم: رضا مرادی غیاثآبادی
اومانیسم همچون لیبرالیسم و کمونیسم از وجوه نظری بسیار جذابی تشکیل شده است. {در این باره دو گفتار «انسانگرایی چیست و انسانگرایان چه میگویند؟» و «بیانیه تاریخنگاری انسانگرا» را مطالعه کنید}. اما وقتی نتیجه عملی و حاصل عینی آن مکاتب را میبینی، چیزی جز یوغها و زنجیرهای زیباتر و خوشآهنگتر برای انقیاد انسان نیست. امروزه درباره مکتبها و ایدههایی همچون فاشیسم، نازیسم و ناسیونالیسم به اندازه کافی روشنگری شده و ماهیت ضدبشری آنها تا حد زیادی برای عموم روشن شده است. اما بسیاری از ایدئولوژیهای دیگر کماکان در پرده ابهام باقی ماندهاند. مکاتبی که بهرغم ادعاها و شعارهای باشکوه و دوستداشتنی و چشماندازهای آرمانی خود، انسان را تحت نامهای دیگر به قیدهای بردگی و بهرهکشی گرفتهاند.