مدخل «اهل حق» در دایرةالمعارف بزرگ اسلامی جلد چاپی ۱۰ به قلم مسعود جلالی مقدم و داریوش صفوت.
مطالب ذکر شده در پاورقیها در اصل مقاله نیست. این مطالب عیناً از کتب «برهانالحق» تالیف نورعلی الهی، «نامه سرانجام (کلام خزانه)» به شرح و تفسیر و تعلیقات صدیق صفیزاده، و مقاله «اشتراکات و افتراقات خاندانهای اهل حق» نوشته آرش گودرزی و مهدی عسکری جهت فهم و آشنایی بیشتر با دیدگاه آنان نقل شده است.
اَهْلِ حَقّ (یارسان)
گروه مذهبی ایرانی با گرایشهای عرفانی، با آداب و متون مذهبی خاص خود و دارای بعضی اعتقادات كه در مواردی با برداشتهای رسمی و متشرعانۀ اسلامی مطابقت ندارند. این آیین كه در میان طوایف كرد، لر و ترك زبان پیروان بسیار دارد، در بستری اسلامی رشد كرده است و در عین حال، به سبب غلو در حق حضرت علی (ع) با سایر فرق غالی شیعه قرابت دارد، اما با اینهمه، بعضی از مبادی آن را میتوان در اعتقادات و سنتهای فكری و فرهنگ عامۀ مردمان ساكن غرب ایران جستوجو كرد و رگههایی از معتقدات ایرانی پیش از اسلام را نیز در آن یافت.
این آیین به «آیین حق» یا «آیین حقیقت» یا «دین حقیقت» نامبردار است. از این رو، پیروان آن «اهل حق» خوانده شدهاند؛ لیكن نام دیگر رهرو این طریق «یار» است از این روی، اهل حق را «یارستان» یا با تخفیف «یارسان» نیز گفتهاند. در جایی، از این آیین به صورت «آیین كُردان» یاد شده («خرده سرانجام»، ص ۵۸۲)؛ از آن روی كه از زمان سلطان اسحاق (نک : دنبالۀ مقاله) عنصر كُردی سهم اصلی و مهمی در چگونگی و تحولات این مكتب و فرقه داشته است و نیز مهمترین كتب مذهبی این فرقه به زبان كردی (گویش گورانی) است. اگرچه بعداً به تركی نیز «كلامها»ی بسیاری پدید آمد و آثار مهمی به زبان لكی هم به اهل حق مربوط است. پیروان یارسان در استان كرمانشاهان، همدان، تهران و حدود رودهن و جاجرود و شهریار و همچنین در خراسان و نیز در میان كردهای عراق و تركیه پراكندهاند.