‏نمایش پست‌ها با برچسب ابلیس. نمایش همه پست‌ها
‏نمایش پست‌ها با برچسب ابلیس. نمایش همه پست‌ها

جمعه، تیر ۰۳، ۱۴۰۱

جهنم

جَهَنَّم

جَهَنَّم، جایگاهی در جهان پس از مرگ که انسانِ تباه‌کار در آن سزای اعمال خود را خواهد دید. در قرآن کریم افزون بر نام جهنم، نام‌های متعدد دیگری مانند جحیم، سقر و سعیر نیز ناظر به جهنم یا طبقه‌ای از آن به کار رفته، و در بسیاری موارد صرفاً به صورت «النار» (آتش) از آن یاد شده است. در فرهنگ ایران، نام دوزخ بازمانده از ایران باستان، به عنوان معادلی برای جهنم کاربرد داشته است. مباحث جهنم نه تنها در نصوص دینی از قرآن و حدیث بازتابی وسیع داشته، بلکه در حیطۀ دانش‌های دینی چون کلام، فلسفه و عرفان نظری هم مباحثی را به خود اختصاص داده است.

 

بخش اول: واژه‌شناسی

واژه‌شناسی

جهنم واژه‌ای مؤنث، به معنای چاه بسیار ژرف، در اصل نام آتشی است که خداوند با آن گناهکاران و دوزخیان را مجازات می‌کند، و در اصطلاح قرآن کریم به معنای جایگاه عذاب اخروی است که بدکاران و بی‌ایمانان در آنجا به کیفر اعمال خود می‌رسند.

پنجشنبه، تیر ۰۲، ۱۴۰۱

بهشت/ جنت/ فردوس

بِهِشْت‌

بِهِشْت‌، جایگاهی در جهان‌ پس‌ از مرگ‌ كه‌ انسانِ‌ رستگار در آن‌ زندگی‌ آرمانی‌ را تجربه‌ خواهد كرد. در قرآن‌ كریم‌، از این‌ جایگاه‌ با نام‌های «الجنة» و «الفردوس‌» و گاه‌ با تعبیرهای‌ وصفی «نَعیم‌» و «حُسنی‌» سخن‌ رفته‌ است‌. در زبان‌ فارسی‌ اگر چه‌ واژۀ الجنة به‌ صورت‌ جنت‌ از كاربردی‌ گسترده‌ برخوردار بوده‌، اما هرگز واژۀ پیش‌ از اسلامی «بهشت‌» را تحت‌‌الشعاع‌ خود نساخته‌ است‌.

تجربۀ زیستِ‌ آرمانی در بهشت‌، وجه مشترك‌ تلقی‌های‌ اسلامی‌ از آن است‌؛ اما دربارۀ ویژگی‌های این زیست و نیز دربارۀ زمینه‌هایی‌ كه‌ دست‌یابی‌ به‌ چنین‌ زیستی‌ را ممكن‌ می‌سازد، دیدگاه‌های‌ بسیار متنوعی‌ وجود دارد. بخشی‌ از این‌ تنوع‌ ناشی‌ از اختلاف‌ رویكرد نسبت به‌ آموزه‌های‌ دینی‌ و تفاوت‌ در مبانی‌ دین‌شناختی‌ است‌. به‌ موازات‌ پرسش‌ متكلمان‌ از آنكه‌ مثلاً آیا نعمت‌های‌ بهشتی‌ پایانی‌ خواهد داشت‌؟ صوفیه‌ از آن‌ پرسش‌ كرده‌اند كه‌ بهشتیان‌ از چه‌ موهبتی‌ برتر از نعمت‌های‌ مادی‌ برخوردار خواهند بود؟ دربارۀ پرسشهای‌ طرح‌ شده‌ در باب‌ سلوك‌ دنیوی‌ انسان‌ برای‌ دست‌یابی‌ بر بهشت‌، متكلمان‌ از آن‌ پرسیده‌اند كه‌ آیا گناهكار توبه‌ ناكرده‌ ممكن‌ است‌ با شفاعت‌ یا مغفرت‌ الاهی‌ به‌ بهشت‌ درآید و صوفیه‌ در این‌ نكته‌ درنگ‌ داشتند كه‌ آیا بندگی‌ خدای‌ كردن‌ به‌ ازای‌ راه‌ یافتن‌ به‌ بهشت‌ انسان‌ را سزاوار است‌؟

اثبات‌ اینكه‌ بهشتی‌ وجود خواهد داشت‌، بخشی‌ از مباحث‌ آخرت‌شناسی‌ اسلامی‌ است‌ كه‌ در عمل‌ فرعی‌ بر اثبات‌ آخرت‌ است‌. سخن‌ از اینكه‌ حیات‌ انسان‌ در بهشت‌، حیاتی‌ جسمانی‌ یا روحانی‌ خواهد بود، نیز از مباحث‌ مهم‌ كلامی‌ ـ فلسفی‌ در حوزۀ آخرت‌‌شناسی‌ است‌؛ اما آنچه‌ به‌ طور مشخص‌ به‌ بهشت‌ مربوط می‌شود، سخن‌ از چگونگی‌ زیست‌ آرمانی‌ در آنجاست‌.

پنجشنبه، خرداد ۱۹، ۱۴۰۱

اِبلیس

اِبلیس


دفاع گروهی از بزرگان صوفیه از ابلیس

«...موضوع شایستۀ توجهی که در آثار گروهی از بزرگان صوفیه دیده می‌شود، کوششی است که در دفاع از ابلیس و توجیه نافرمانی او کرده‌اند. در اقوال منسوب به برخی از عارفان دوره‌های اولیۀ اسلامی گه‌گاه نکات و عباراتی که حاکی از همدلی و همدردی با ابلیس، حسن نظر نسبت به او، کوچک شمردن گناه او، و حتى اثبات بی‌گناهی اوست، دیده می‌شود.

از قول حسن بصری آورده‌اند که گفت: «انّ نور ابلیس من نار العزّة» و اگر نور خود را به خلق ظاهر کند، به خدایی پرستیده می‌شود؛ ذوالنون مصری از طاعات و عبادات بی‌تزلزل و کمال اخلاص او در بندگی با تحسین یاد می‌کند؛ بایزید بسطامی بر حال او دل می‌سوزاند و برای او طلب بخشایش می‌کند؛ نوری با تضرع و زاری او از درد فراق با او شریک می‌شود؛ جنید از استدلال او بر اینکه جز خدای را سجده کردن نارواست در شگفت می‌ماند؛ ابوبکر واسطی گوید که راه رفتن از ابلیس باید آموخت که «در راه خود مرد آمد»؛ سهل تستری از سخن گفتن او در علم توحید به حیرت می‌افتد، شبلی در وقت نزع از اینکه خطاب «لعنتی» با ابلیس بوده است بر او رشک می‌برد؛ ابوالعباس قصاب سنگ انداختن بر ابلیس را دور از جوانمردی می‌شمارد و او را شایستۀ مقام بزرگ در قیامت می‌دانند؛ ابوالحسن خرقانی از حق‌شناسی و عبرت‌آموزی او یاد می‌کند و ابوالقاسم گرکانی او را «خواجۀ خواجگان» و «سرور مهجوران» می‌خواند...».

آن‌چه خواندید، بخشی از مقالۀ «ابلیس» در دایره‌المعارف بزرگ اسلامی بود که در ادامه نقل می‌شود.


مدخلِ «اِبلیس»، دایره‌المعارف بزرگ اسلامی، جلد سوم

اِبلیس، نام خاص (عَلَم) برای موجودی كه از فرمان خدا سرباز زد و از درگاه وی رانده شد. نیز اسمی‌ عام برای شیاطین. دربارۀ ابلیس از دیدگاههای مختلف می‌توان بحث كرد. در این مقاله، از ابلیس در ۴ بخش سخن رفته است:

۱- در لغت و ادب عربی (به قلمِ آذرتاش آذرنوش)

۲- در قرآن (به قلمِ عباس زریاب خویی)

۳- در كلام (به قلمِ سید جعفر سجادی)

۴- در ادب فارسی و عرفان (به قلمِ فتح‌الله مجتبایی).