‏نمایش پست‌ها با برچسب خویدودس. نمایش همه پست‌ها
‏نمایش پست‌ها با برچسب خویدودس. نمایش همه پست‌ها

سه‌شنبه، اردیبهشت ۳۰، ۱۳۹۹

خویدوده در دین زرتشتی: ازدواج با محارم یا همخوابگی با محارم؟ (رضا مرادی غیاث‌آبادی)


خویدوده در دین زرتشتی: ازدواج با محارم یا همخوابگی با محارم؟

رضا مرادی غیاث‌آبادی

در متون پهلوی و متون فقهی دین زرتشتی اصطلاحی به نام «خویدودَه» (بخوانید: خیدودَه) دیده می‌شود که اغلب دانشمندان و پژوهشگران دین زرتشتی و مترجمان پهلوی آنرا به معنای «ازدواج با محارم/ ازدواج با نزدیکان» گرفته‌اند (از جمله بنگرید به گفتاری از استاد جلیل دوستخواه: «خویدُدَه/ خویدودَس، رازواره‌ای در آموزه‌ی پسین زرتشتی»). در باره خویدودَه از جمله در کتاب‌های زرتشتی «روایت پهلوی»، «مینوی خرد»، «روایت آذرفرنبغ فرخزادان»، «ارداویراف‌نامه»، «دینکرد»، «دادستان دینی»، «روایات داراب هرمزد» و «زادسپرم» سخن رفته است. به موجب این متون، خویدوده پدر و دختر، خویدوه مادر و پسر، و خویدوده برادر و خواهر از شایسته‌ترین و مهمترین دستورات دینی زرتشتی و بزرگ‌ترین ثواب‌ها است که اجرای آن موجب رسیدن سریع‌تر به بهشت، و اختلال در اجرای آن جزو بزرگترین گناهان دانسته می‌شده است (مینوی خرد، بخش ۳۵ و ۳۶؛ روایت پهلوی، فصل هشتم).

آذرفرنبغ (موبد بزرگ زرتشتی) در فصل هشتادم از کتاب سوم دینکرد، خویدوده را سنتی برگرفته از آمیزش اهورامزدا با دخترش سپندارمذ می‌داند که مشی و مشیانه (نخستین آدمیان و نخستین برادر و خواهر) آنرا ادامه دادند تا به نسل همه مردمان گیتی برسد. او هرگونه آمیزش به غیر از روش خویدوده را با آمیزش گرگ و سگ، و آمیزش اسب و خر مقایسه می‌کند که محصول جفت‌گیری آنها از نظر نژادی پست و فرومایه خواهد شد. این نکته‌ای است که مورد توجه و تأکید زادسپرم (پیشوای بزرگ زرتشتیان) نیز قرار گرفته و در بخش بیست و ششم کتاب گزیده‌های زادسپرم، خویدوده را موجب تولید نسل پاک دانسته است.

خویدُدَه/ خویدودَس (خویشاوند پیوندی) رازواره‌ای در آموزه‌ی پسین زرتشتی (جلیل دوستخواه)


خویدُدَه/ خویدودَس (خویشاوند پیوندی) رازواره‌ای در آموزه‌ی پسین زرتشتی

جلیل دوستخواه

همْ‌کردْواژه‌ی پهلوی‌ی ِ خویدودَه/ خویدودَس/ خویتوک‌ْدات/ خئودات (١) و درونْ‌مایه‌ی ِ واقعی‌ی ِ آن، هنوز هم به گونه‌ی رازْواره‌ای دشوار و نیازمند ِ پژوهش و جُستار برجا مانده است. در گزارش‌های فارسی‌ی ِ متن‌های ِ پهلوی، تعبیرهایی همچون «ازدواج با خویشان»، «ازدواج با محارم» و «ازدواج با نزدیکان» را به جای آن می‌بینیم که بسیار مبهم و چون و چرا پذیر و پرسش‌ برانگیزست.

در گاهان، هیچ نشانی از ساختِ اوستایی‌ی ِ این ترکیب، نمی‌یابیم. در متن‌های برجامانده‌ی اوستایی‌ی ِ پسین، تنها پنج بار- که یک بار ِ آن هم تکرار ِ یکی از بارهای ِ پیشین است- (آن هم بی هیچ‌گونه سخنی درباره‌ی چیستی و چگونگی‌ی‌اش)، بدان برمی‌خوریم (٢) و در جای دیگری از این متن‌های ِ کهن، اثری از آن دیده‌نمی‌شود. (٣) امّا از آن‌جا که متن‌های پهلوی ی زرتشتی‌ی پسین، در روزگار ِ ساسانیان و سپس در نخستین سده های پس از فروپاشی‌ی شهریاری‌ی آن دودمان، بر پایه‌ی داده های متن‌های گسترده تر ِ اوستایی‌ی ِ تا آن زمان برجا مانده بوده، سامان یافته، ناگزیر باید پذیرفت که در اوستای باستانی، این تعبیر و گزارش ِ آن، کاربُردهای بیشتری داشته ‌است.

افسانه «ازدواج با محارم» در ايران باستان (علیرضا شاپور شهبازی)


افسانه «ازدواج با محارم» در ايران باستان

عليرضا شاپور شهبازی

دو هزار و پانصد سال است که مسئله «ازدواج با محارم» در میان ایرانیانِ باستان جدل‌ها برانگیخته و در تعبیرِ اوضاع حقوقی و اجتماعیِ نیاکان ما ابهاماتی پدید آورده است. گروهی با تکیه به متون تاریخی، زناشوییِ ایرانیانِ کهن را با نزدیکترین کسانشان واقعیتی انکارناپذیر می‌دانند و عده‌ای با توجه به اخلاقِ عالیِ ایرانیانِ پیشین و احترامی که به قانون و حقوق خانوادگی می‌گذاشته‌اند، چنان کاری را زاده‌ی اتهامات بیگانگان و سوء تعبیر محققان می‌دانند و می‌کوشند پدران خود را از چنان «اتهامی» مبرا کنند. در تحقیق حاضر، ما نخست تاریخچه‌ای از پژوهش‌های پیشین به دست می‌دهیم، آنگاه شواهد کتبی را به دقت برمی‌رَسیم، و سپس با توجه به چند مسئله‌ی ناشناخته ثابت خواهیم کرد که:

۱- ازدواج با محارم در ایرانِ باستان روا نبوده است.

۲- به رغم این ناروایی، چند موردِ تاریخی از این‌گونه ازدواج‌ها رُخ داده است (ازدواج با محارم به‌ندرت در همه‌جا روی داده است).

۳- واژه خُوَئیت وَدَثَه (پهلوی: خوئیتوک دس) و صورتِ کتابی آن «خوئیتودات» که نخست معنی «ازدواج با خویشاوندان» می‌داده، بر اثر سوء تعبیر واژه‌هایی که معادل «دختر» و «خویش» و «خواهر» بوده، به «ازدواج با محارم» تفسیر شده و مایه گمراهی مُلا نقطه‌ای‌های یونانی و رومی و ارمنی و مسیحی و اسلامی و حتی زرتشتی گردیده است. (تعابیر غلط مایه اشتباه نویسندگان گردیده است).