‏نمایش پست‌ها با برچسب جامعه. نمایش همه پست‌ها
‏نمایش پست‌ها با برچسب جامعه. نمایش همه پست‌ها

چهارشنبه، خرداد ۰۷، ۱۳۹۹

کِتِه کولویتس، صدای مصممی در بیان انسان و رنج‌هایش


کِتِه کولویتس

صدای مصممی در بیان انسان و رنج‌هایش

کِتِه اشمیت کولویتس (۱۸۶۷ تا ۱۹۴۵) هنرمند انسان‌دوست آلمانی بود. او از خانواده‌ای با تربیت فرهنگی و آگاهی سیاسی و اصالتاً از اهالی کوئینزبرگ (کالینینگراد فعلی) بود. ناحیه‌ای در میان لهستان و لیتوانی که اکنون بخشی از روسیه اما بیرون از مرزهای اصلی آن است. سرزمینی که ایمانوئل کانت و هانا آرنت نیز از آنجا برخواسته بودند.

کته کولویتس در آثار هنری بی‌بدیل خود روایتگر رنج‌های محرومان و ستمدیدگان و پیکارگر پرشور علیه ناسیونالیسم و جنگ‌طلبی و بهره‌کشی از انسان بود. او از سن ۱۶ سالگی طراحی از کارگران تحت ستم، مادران دردمند و دیگر مردمان فرودست و زحمتکش را شروع کرد و اینکار را تا پایان عمر همچون وظیفه انسانی خود می‌دانست و ادامه داد. مجموعه آثار بازمانده از او بالغ بر ۱۶۰۰ اثر هستند که شامل طراحی‌های با زغال، مجسمه و مجسمه‌های کوچک مفرغی، حکاکی و کنده‌کاری روی چوب، لیتوگراف یا چاپ سنگی، اِچینگ و چاپ باسمه می‌شوند. از «اینجا» و «اینجا» ببینید. توجه او به استفاده از انواع تکنیک‌های چاپ دستی نشان‌دهنده تمایل او به تکثیر آثار و تأثیرات انسانی آنها بوده است.

ازدواج کته با دوست زمان کودکی‌اش- کارل کولویتس- که پزشکی در خدمت محرومان بود، تأثیر بسزایی در فعالیت‌های او گذاشت و او بسیاری از آثار خود را با الهام از بیماران محرومی که برای مداوای رایگان به مطب شوهرش مراجعه می‌کردند، می‌آفرید.

شنبه، اردیبهشت ۲۰، ۱۳۹۹

کشور و تمدن عیلام

عیلام (اووجه، اوجه، هلمتی، هلتمتی)

عیلام: اووْجَه و اوجَه (فارسی باستان)/ هَلَمتی و هَلتَمتی (عیلامی). سرزمین و مردمان و حکومتی در جنوب غربی ایران از ۲۵۰۰ تا ۶۴۰ قبل از میلاد (به مدت حدود ۱۸۰۰ سال) و با مرکزیت شهر شوش. این کشور در اوج گستردگی خود، نواحی خوزستان، جنوب شرقی بین‌النهرین، کهگیلویه و بویراحمد، فارس، استان ایلام، بوشهر، لرستان، چهارمحال و بختیاری، و کرمانشاه را در بر می‌گرفت. تمــدن عیلامی بـه ســه دوره تقـسیم می‌شود.

عیلام قدیم: (۳۵۰۰ - ۴۵۰۰ قبل از میلاد) شامل سه سلسله پادشاهی اَوان (۴۲۰۰ - ۴۵۰۰ قبل از میلاد) با ۱۰ شاه، سلسله سیماش (۳۹۰۰ - ۴۲۰۰ قبل از میلاد) با ۹ شاه و سلسله سوکَّل‌مَخ (۳۵۰۰ - ۳۹۰۰ قبل از میلاد) با ۲۷ شاه و حدود ۴۰ شاه محلیِ ملوک‌الطوایفی.

چهارشنبه، اردیبهشت ۱۷، ۱۳۹۹

زنده‌کُشی و مُرده‌پرستی

در فواید زنده‌کُشی و مُرده‌پرستی

زنده‌کُشی و مُرده‌پرستی شیوه و سنت و اخلاق دیرینه جامعه ماست. توجه به بزرگان یا نخبگان جامعه هنگامی رخ می‌دهد که آنان مرده باشند. بسیار دیده‌ایم که ناگهان تمامی رسانه‌ها و مراسم دولتی آکنده از اخبار و ستایش شخصی می‌شود که به تازگی مرده است، در حالیکه در زمان حیات، توجه و اعتنای چندانی به او نمی‌شد. حالا آن کسانی سوگوار و مصیبت‌زده می‌شوند و بر سر و سینه خود می‌کوبند که ای بسا در زمان حیات، حتی نام او را نیز نشنیده بودند. سایت‌ها و وبلاگ‌ها و نشریات پر می‌شوند از انواع و اقسام مصاحبه‌ها، رنج‌نامه‌ها، نقل‌قول‌ها، و بیان خاطره‌ها. نقل‌ها و خاطراتی که عمدتاً قلابی و ساختگی هستند و به نوعی مفید به حال کسی که آنها را نقل می‌کند. اکنون همه‌جا پر می‌شود از عکس‌های دو نفره و بعضاً در کنار تخت بیمارستان که قبلاً به همین منظور عکاسی شده‌اند.

اندرز روباه


اندرز روباه

روباه بچگانش را همی گفت: از این طایفه آدمیان برحذر باشید که بی‌رحمند و آتشین‌مزاج. کردارشان به الکل می‌ماند؛ به تندی جوش آیند و به کندی سرد گردند. به جرقه‌ای کوچک شعله‌ور شوند و خود را با اطرافیان جملگی بسوزانند. نام درندگان به نیکی برند و نام احشام چون دشنام. سمی‌اند و دشمن باشند مر ذی‌حیات را. مست کنند و کور نمایند و هلاک گردانند جمله جنبندگان را. خدایی دارند از برای خود که هر فسق و فسادی را به تمامی گردن او اندازند و هر جور و جنایتی را تجلی خواست او دانند. از آنان برحذر باشید و تا توانید در فریبشان بکوشید که آنانند بهترین فریب‌خورندگان.

عاشقانه‌های باستانی (با الهام از کتیبه‌های باستانی)

عاشقانه‌های باستانی

عاشقانه‌های باستانی یک: 
زمین سبز و آسمان آتشین: چه می‌دانی که دیدنی‌های روی زمین قشنگ‌تر از نادیدنی‌های توی آسمان نیستند؟ بیا برای مدتی کوتاه بجای اینکه ما به شماها و ماوراءالطبیعه‌ها و مذهب‌ها و تاریخ‌های خودساخته‌اتان اعتقاد داشته باشیم، تو به ما «انسان‌ها» اعتقاد داشته باش. باور کن ما خیلی چیزها داریم که شماها هیچگاه نداشته‌اید. بیا بجای اینکه سفیر آسمان بر روی زمین باشی، سفیر زمین در آسمان باش. بیا زیبایی‌ها را از زمین سبز و سرودخوان به آسمان خاموش و آتشین ببر.

عاشقانه‌های باستانی دو: 
آنروز که خدا گم شده بود: آنروز ما شاد بودیم/ چون خدا گم شده بود/ و هیچکس او را نمی‌یافت. (با تأثیر و الهام معکوس از کتیبه هیتیایی «خدای گمشده»).

جوامع رو به اعتلاء و جوامع رو به انحطاط

برخی از تفاوت‌های جوامع رو به اعتلاء و جوامع رو به انحطاط

۱ - جامعه در حال پیشرفت به شخصیت‌های توانا و سازنده‌اش فرصت بالندگی می‌دهد. جامعه در حال سکون، شخصیت‌هایش در سکون و خمودگی نگاه می‌دارد. جامعه در حال پسرفت و تباهی، شخصیت‌هایش را تخریب و لگدمال می‌کند.

۲ - جوامع رو به اعتلاء سعی می‌کنند با تلاش بیشتر از دیگران جلو بزنند. جوامع رو به انحطاط دیگران را زمین می‌زنند تا بتوانند از او جلو بزنند.

۳ - جامعه رو به اعتلاء کوچکترین حُسن دشمن را فرصتی می‌کند برای تبدیل او به دوست. جامعه رو به انحطاط کوچکترین عیب دوست را بهانه‌ای می‌کند برای تبدیل او به دشمن.

نام‌های تقلبیِ ایرانی



نام‌های تقلبی و کتابچه‌های نامگذاری و معنی‌گذاری تقلبی

در سال‌های اخیر موجی از نام‌های تقلبی اطفال رایج شده و عده‌ای با معنی‌گذاری‌های ذوقی و بی‌اساس بر روی آنها، کتابچه‌هایی را نیز منتشر می‌کنند. حتی دیده شده که با جعل نسخه‌های آنلاین لغتنامه دهخدا، این کلمات موهوم را بدان وارد می‌کنند. کلمات نوساخته و مضحکی همچون: آوش، آرشیت، آرتان، ارزین، ارشا، سوشا، سیوشا، برشا، پرشا، برکیا، مانیا، پانیا، تانیا، هاوش، هیرسا، هیما، میما و صدها نوع دیگر. این کلمات در هیچیک از متون و منابع کهن و شناخته شده وجود ندارند و چیزی بیش از بازی با آواها و مصوت‌ها و مونتاژ آنها با یکدیگر نیستند. جالب و غم‌انگیز است که اینگونه نام‌های بی‌ریشه و بی‌هویت را «نام‌های اصیل ایرانی» خطاب می‌کنند و هویت فرزند خویش را قربانی جعل و تقلب می‌کنند. در انتخاب نام برای کودک، حتی معنای نام اهمیت زیادی ندارد و بسیاری از نام‌های مشهور در گذر زمان معنای خود را از دست داده‌اند. آنچه برای انتخاب نام واجد اهمیت است، مصداق نام و بخصوص سابقه و هویت تاریخی نام است.

توماس پین، مردی که می‌گفت: «کشور من جهان است»


توماس پین
کشور من جهان است و دین من نیکی کردن است

توماس پین (Thomas Paine) کارگر و کفاش‌زاده انگلیسی و دوزنده شکم‌بند بود. او در سال ۱۷۷۴ میلادی با مساعی بنجامین فرانکلین که پی به نبوغ او برده بود، به آمریکا رفت و با تألیف کتاب کوچک و ضداستعماری و عامه‌فهم «عقل سلیم» که ۴۸ صفحه بیشتر نداشت، بنیان قیام‌هایی را گذاشت که منجر به آزادی و استقلال آمریکا از استعمار و سلطه بریتانیا شد. او پس از رسیدن به مقصود، آمریکا را ترک کرد و به پاریس رفت و با تألیف کتاب «حقوق انسان» که در دفاع از آزادی و اختیار انسان‌ها و محدودیت برای حکومت‌ها بود، آتش انقلاب فرانسه را شعله‌ور ساخت. او سپس با تألیف کتاب «عصر خرد» و چند کتاب دیگر، نبرد روشنگرانه تازه‌ای را برای خردورزی و احقاق حقوق انسان‌ها و تضعیف قدرت بلازمنازع کلیسا به راه انداخت. اینکار موجب شد تا سلطه‌گران، عامه خرافه‌پرست را علیه‌اش بشورانند. او در انگلستان بطور غیابی محکوم به اعدام شد و در فرانسه به زندان افتاد. توماس پین پس از رهایی از زندان در حالی به آمریکا بازگشت که در همه جا او را تحقیر و تمسخر می‌کردند و منفور عام و خاص شده بود. وقتی در سال ۱۸۰۹ و در نهایت دردمندی و فلاکت از دنیا رفت، هیچ گورستانی اجازه دفنش را نداد و دوستش مارگارت دو بونویل او را در غربت و در حالیکه فقط شش نفر در مراسم شرکت کرده بودند، در روستای نیوراچل در نزدیکی نیویورک دفن کرد. توماس پین، آن مرد بزرگ تاریخ بشری می‌گوید: «جامعه با توانایی‌های ما پدید می‌آید و حکومت با ضعف‌های ما». می‌گوید: «بخش اعظم نظمی که در میان انسان‌ها حکمفرماست، اثر وجود دولت نیست، بلکه محصول اصول اساسی جامعه و مرام طبیعی انسان است. وجود نظم مقدم بر دولت است و در صورتی که ساختار دولت از بین برود، باز هم وجود خواهد داشت». می‌گوید: «نهاد کلیسا به این منظور به وجود آمده تا بشر را به بردگی بگیرد و قدرت و منفعت را در دستان خود متمرکز کند». می‌گوید: «کشور من جهان است و دین من انجام کارهای خوب».

جملات زیر از سخنانِ توماس پین است:

سه‌شنبه، اردیبهشت ۱۶، ۱۳۹۹

از جنگ بگوییم | دیوید سیمور


از جنگ بگوییم 

دیوید سیمور (۱۹۱۱-۱۹۵۶) عکاس لهستانی و از مؤسسان آژانس عکس مگنوم بود. او عکاسی انسان‌گرا و مخالف جنگ بود که فعالیت‌های هنری و اجتماعی خویش را صرف ابراز مخالفت با جنگ و نشان دادن چهره کریه آن کرد. او سعی می‌کرد در عکس‌های خود سرنوشت غم‌انگیز کسانی را نشان دهد که «قربانیان سرنوشت» بودند و بدون اینکه خود خواسته باشند، درگیر جنگ و نابسامانی ناشی از آن شده بودند. کتاب «از جنگ بگوییم» یکی از آثار مهم و مشهور اوست که در ایران نیز در نهایت سادگی و بی‌پیرایگی ترجمه و منتشر شده است (سیمور، دیوید، از جنگ بگوییم…، ترجمه ریاحی-برکت، انتشارات روشنه، ۱۳۶۳) این فعال بشردوست و ضدجنگ در سن ۴۵ سالگی و در حین عکاسی، بر اثر رگبار مسلسل جنگجویان کشته شد. صفحه آخر کتاب دورنمایی است از بچه‌هایی که در میان ویرانه‌های ناشی از جنگ در حال بازی عموزنجیرباف هستند. مؤلف در کنار آن نوشته است: «دنیا را با ما قسمت کنید. نگذارید نیکی از دست برود». 


شرح عکس:
دیوید سیمور
اسپانیا. ۱۹۳۸. جزیره مینورکا. کودکان برای فرار از بمب‌گذاری‌ها به پناهگاه‌های زیرزمینی پناه برده‌اند.

David Seymour
SPAIN. Island of Minorca. Children take refuge in underground shelters to escape the bombings. Minorca is the only island that remains loyal to the Republic. Located directly across the Catalan coast and close to the Franquist island of Majorca, its main town found itself in the path of the Italian Fascist army. 1938.

نوکیسه کیست و نوکیسگی چیست؟


نوکیسه کیست و نوکیسگی چیست؟

نوکیسه یا تازه به دوران رسیده به شخصی گویند که بدون پشتوانه مشروع و یا زحمتِ متناسب با نتیجه، به ثروت کلانی برسد. نوکیسه‌ها معمولاً از لحاظ مالی به طبقات بالا و از لحاظ فرهنگی و رفتار اجتماعی به طبقه لمپن‌ها تعلق دارند.

صفت نوکیسگی برای افرادی به کار می‌رود که به سبب نزدیک کردن خود به نهادهای قدرت و حشر و نشر و با آنها و خدمت بعضاً ضدبشری به آنها، بر موج‌های نابسامانی‌های اجتماعی و ناپایداری‌های اقتصادی سوار شده و با استفاده از رانت‌های دولتی و روابط ناسالم به ثروتی گزاف و بدون پشتوانه دست می‌یابند.

آرامگاه لئو تولستوی


آرامگاه لئو تولستوی

این آرامگاه لئو تولستوی است. و تو چند جای دیگر سراغ داری که به این زیبایی و به این باشکوهی باشد؟ او نیازی به عظمت‌تراشی‌های فرمایشی و فرمالیته نداشت. به این دلیل که او بزرگ بود و کسی به دنبال اثبات بزرگی‌اش نبود. به این دلیل که او انسان و صلح را دوست می‌داشت.

برای اطلاعات بیشتر به «اینجا» بنگرید.

جانبازان شیمیایی و اعصاب و روان


به یاد گل‌های فراموش شده

به یاد گل‌های زیبا و خوشبویی که بذرهای توانمندشان بر زمین‌هایی کم‌توان افشانده شد. سر بر نکشیدند و بالنده نشدند. تنها ماندند و در تنهایی فراموش شدند. به یاد جانبازان شیمیایی و اعصاب و روانِ کشورمان.

همه باید کشور ما را ایران بنامند

تغییر نام کشور به دستور رضاشاه: همه باید کشور ما را ایران بنامند

رضا مرادی غیاث‌آبادی

اگر بگویند معاهده‌ای میان دو کشور بْهارَت و هلاس منعقد شده است، شنونده ایرانی چه تصوری از این دو کشور دارد؟ و یا اگر بگویند در کدام هنگام جنگی بین دویچلند و پولسکا اتفاق افتاد، چه جوابی می‌توان بدان داد؟ و نیز اگر بگویند فرهنگ دو کشور نیهون و ژونغوآ تحت تأثیر متقابل یکدیگر بوده است، شنونده چه تصوری از این کشورها خواهد داشت؟

نام‌های جغرافیایی و واحدهای سیاسی و شهرها و کشورها، در میان فرهنگ‌ها و تمدن‌ها و زبان‌های گوناگون متفاوت هستند و به شکل‌های متنوعی در تاریخ و خاطره تاریخی و اسناد مکتوب آنان ثبت شده و شناخته می‌شود.

عمده کشورهای جهان دارای نام‌های متنوع و متفاوتی در زبان‌های دیگر هستند. هر اندازه کشور و تمدنی کهنسال‌تر و دارای پیشینه فرهنگی فراوان‌تر و کهن‌تری باشد، بر تنوع این نام‌ها افزوده می‌گردد.

یکشنبه، اردیبهشت ۱۴، ۱۳۹۹

دستگاه جمجمه‌سنجی و آدمخواری آریایی


عکس از: مرکز بین‌المللی عکاسی

دستگاه جمجمه‌سنجی و آدمخواری آریایی

تصویری از دستگاه نژادسنجی آریایی که با اندازه‌گیری مسخره‌آمیز ابعاد جمجمه انسان‌ها حکم به آریایی بودن یا نبودن آدمیان می‌داده است. با اینکه نظریه موهوم نژاد آریایی ساخته و پرداخته استعمار بریتانیا بود، اما مورد توجه فراوان نازی‌ها قرار گرفت. در آوریل ۱۹۳۳ دولت آریاگرای نازی فرمان داد که انسان‌های غیرآریایی با توجه به معیارهای جسمانی و زیست‌شناسی‌ای که خودشان برای نژاد آریایی تعریف کرده بودند، شناسایی شوند. اینکار موجب می‌شد تا راحت‌تر و سریع‌تر بتوان یهودیان و غیرآریاییان را پیدا کرد و به کوره‌های آدمسوزی سپرد. برای اجرای این فرمان، یک دانشمند در خدمت فاشیسم به نام ر. برگر- ویلینگن (R. Burger-Villingen) ابزار موهومی را اختراع می‌کند تا به واسطه آن بتوان از روی اندازه‌گیری سر و خصوصیات استخوان جمجمه و چهره آریایی بودن یا نبودن انسان‌ها را تشخیص داد. نمونه‌ای از این دستگاه در پشت شیشه فروشگاهی در برلین قرار دارد که در عکس بازمانده از سال ۱۹۳۳ دیده می‌شود. فروشگاه قبلاً متعلق به یک فرد یهودی بوده که مصادره شده و به مرکز فروش ابزارهای نژادپرستی و آریایی‌سنجی، و نیز جزوات و کتاب‌های آموزشی متعلق به نظریه فاشیستی نژاد آریایی تبدیل شده است. روی تابلوی فروشگاه عبارت «نژاد خود را بپرورید!» دیده می‌شود. عکس متعلق است به رومن ویشنیاک (Roman Vishniac) عکاس برجسته و انسان‌گرای روسی که دختر هفت ساله خود به نام مارا را در کنار این دستگاه عبرت‌آموز که به راستی می‌توان آنرا یک دستگاه آدمخواری آریایی نامید، نهاده است.

[Vishniac’s daughter Mara posing in front of a shop specializing in instruments that measure the difference in size between Aryan and non-Aryan skulls, Berlin]
DATE
1933
LABEL TEXT
In April 1933, the Nazi government issued a decree that codified the definition of a non-Aryan, associating Aryan identity with biological characteristics. Vishniac’s photograph of his daughter Mara, age seven, standing in front of a store previously owned by a Jew, includes a window display exhibiting pamphlets on Aryan race theory and advertising an instrument used to measure human heads, demonstrating that the Aryan skull is long and thin. The window sign reads “Nurture [your] race!” and advertises an instrument invented by “race researcher” R. Burger-Villingen that measures the cranium facial features to prove one’s Aryan race. A poster in the store window promotes an organization founded in 1933 to disseminate Nazi ideology among the German middle classes and to enforce the boycott of Jewish businesses.

«پولِ نانِ ما»، شعری از دکتر صدیقه وسمقی


«پولِ نانِ ما»، شعری از دکتر صدیقه وسمقی 
(دکتر در فقه و مبانی اسلام)

زنی در خیابان
به یک قرص نان
خود را می‌فروشد
آن سوترک مردی
گرده نانی را
از دست عابری می‌رباید
ما گرسنه
در کوچه‌های غربت این شهر
پرسه می‌زنیم
و می‌دانیم
که دست‌های کثیفی
نان ما را
از سفره‌‌هایمان ربوده است

شنبه، اردیبهشت ۱۳، ۱۳۹۹

شعار جنبش روشنگری


جرأت فهمیدن داشته باش
Sapere Aude

شعار جنبش روشنگری قرن هجدهم عبارتی کوتاه و دو کلمه‌ای به زبان لاتینی از هوراس (پدر شعر ایتالیا)  ادیب رومی قرن اول قبل از میلاد بود: «Sapere aude» به معنای «جرأت فهمیدن داشته باش». ایمانوئل کانت متفکر پیشرو عصر روشنگری که این شعار را برای آن جنبش عظیم آگاهی‌بخش انتخاب کرده بود، در شرح آن می‌نویسد: «روشنگری، رهایی انسان است از ناتوانی فکری. علت این ناتوانی در کم بودن قدرت فهمیدن نیست، در کم بودن جرأت فهمیدن است. پس دلیر باش در بکارگیری فهم خویش!». ایمانوئل کانت نیز در قرن پیش از آن گفته بود: «دنبال کسی باش که می‌گوید در جستجوی حقیقت است و از کسی بگریز که می‌گوید حقیقت را یافته است».

جمعه، اردیبهشت ۱۲، ۱۳۹۹

خدایان تقلبی


خدایان تقلبی
خطرناک‌ترین مخلوق بشر

انسان‌ها هزاران خدای تقلبی خلق کردند. خدایانی که خطرناک‌ترین اختراع بشر بودند. در کنار هر یک از این خدایان لشکری از کاهنان به وجود آمد. کاهنانی که انسان‌ها را تشویق می‌کردند تا به نام خدایان با یکدیگر بجنگند و خون یکدیگر را بریزند و تمدن‌های یکدیگر را ویران کنند. و چنین شد که آن خدایانی که قرار بود نویدبخش صلح و سعادت باشند، موجب عظیم‌ترین جنگ‌ها و ظلم‌های تاریخ بشر شدند.