توماس پین
کشور من جهان است و دین من نیکی کردن است
توماس پین (Thomas Paine) کارگر و کفاشزاده انگلیسی و دوزنده شکمبند بود. او در سال ۱۷۷۴ میلادی با مساعی بنجامین فرانکلین که پی به نبوغ او برده بود، به آمریکا رفت و با تألیف کتاب کوچک و ضداستعماری و عامهفهم «عقل سلیم» که ۴۸ صفحه بیشتر نداشت، بنیان قیامهایی را گذاشت که منجر به آزادی و استقلال آمریکا از استعمار و سلطه بریتانیا شد. او پس از رسیدن به مقصود، آمریکا را ترک کرد و به پاریس رفت و با تألیف کتاب «حقوق انسان» که در دفاع از آزادی و اختیار انسانها و محدودیت برای حکومتها بود، آتش انقلاب فرانسه را شعلهور ساخت. او سپس با تألیف کتاب «عصر خرد» و چند کتاب دیگر، نبرد روشنگرانه تازهای را برای خردورزی و احقاق حقوق انسانها و تضعیف قدرت بلازمنازع کلیسا به راه انداخت. اینکار موجب شد تا سلطهگران، عامه خرافهپرست را علیهاش بشورانند. او در انگلستان بطور غیابی محکوم به اعدام شد و در فرانسه به زندان افتاد. توماس پین پس از رهایی از زندان در حالی به آمریکا بازگشت که در همه جا او را تحقیر و تمسخر میکردند و منفور عام و خاص شده بود. وقتی در سال ۱۸۰۹ و در نهایت دردمندی و فلاکت از دنیا رفت، هیچ گورستانی اجازه دفنش را نداد و دوستش مارگارت دو بونویل او را در غربت و در حالیکه فقط شش نفر در مراسم شرکت کرده بودند، در روستای نیوراچل در نزدیکی نیویورک دفن کرد. توماس پین، آن مرد بزرگ تاریخ بشری میگوید: «جامعه با تواناییهای ما پدید میآید و حکومت با ضعفهای ما». میگوید: «بخش اعظم نظمی که در میان انسانها حکمفرماست، اثر وجود دولت نیست، بلکه محصول اصول اساسی جامعه و مرام طبیعی انسان است. وجود نظم مقدم بر دولت است و در صورتی که ساختار دولت از بین برود، باز هم وجود خواهد داشت». میگوید: «نهاد کلیسا به این منظور به وجود آمده تا بشر را به بردگی بگیرد و قدرت و منفعت را در دستان خود متمرکز کند». میگوید: «کشور من جهان است و دین من انجام کارهای خوب».
اعتقاد به یک خدای بیرحم از آدمی یک انسانِ بیرحم میسازد.
من به هیچ کتاب مقدس و افراد مقدسی عقیده ندارم.
مسائلی در کتاب مقدس وجود دارد که گفته میشود به فرمان خداوند انجام شده است که از نظر بشریت و هر ایدهای از عدالتاخلاقی تکاندهنده است.
من به برابری انسانها اعتقاد دارم. من معتقدم که وظایفِ مذهبی شامل انجام عدالت، دوست داشتن، رحمت و تلاش برای ایجاد همدردی با دیگران هستند.
تعقیب و آزار مردم وجه مشخصهی یک دین خاص نیست. بلکه ماهیت همهی ادیانیست که قدرت داشته و دستگاه قانون در دستشان بوده است.
هر نوع مذهبی که حاوی چیزی باشد که ذهن یک کودک را شوکه کند، نمیتواند چیزی درست و حاوی حقیقت باشد.
کلیه نهادهای دینی از مسیحیت گرفته تا یهود و اسلام، همگی نهادهایی هستند که توسط انسان به وجود آمدهاند تا نوع بشر را دچار وحشت و بردگی کنند تا بتوانند قدرت و منفعت را در دستان خود متمرکز نمایند.
خارج شدن طبیعت از قوانین خود احتمال بیشتری دارد یا دروغ گفتن یک انسان؟ هیچوقت ندیدهایم که طبیعت بر خلاف قوانین خودش عمل کند، اما میدانیم که در هر لحظه میلیونها دروغ گفته میشود. این حقیقت نشان میدهد که معجزات، دروغی بیش نیستند.
برای آگاهی بیشتر بنگرید به: "توماس پین؛ شکمبنددوزِ بقال، معلم و واعظ انقلابی"
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
نظرتان درباره این پست را به اشتراک بگذارید.
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.