جمعه، اردیبهشت ۱۲، ۱۳۹۹

تاریخِ طبیعیِ دین | دیوید هیوم


هر قومی خدایی گماشته بر سر خویش دارد

هر قومی خدایی گماشته بر سر خویش دارد. هر عنصری به سرپنجه‌ی نیرو یا کارگزاری نادیدنی گرفتار است. مملکتِ هر خدا از مملکت خدای دیگر جداست. کارهای ایزدی یگانه نیز همیشه مسلم و به یک روش نیست. امروز نگهدار ماست و فردا ما را بی‌پناه می‌گذارد. نیایش‌ها و نیاز کردن قربانی‌ها و برگزاردن آئین‌ها و رسوم اگر خوب انجام گیرد او را با ما بر سر مهر می‌آورد و اگر بد به جای آورده شود، مایه‌ی خشم او می‌گردد. و نیک‌بختی‌ها و سیه‌روزی‌هایی که در میان آدمیزادگان دیده می‌شود همه فراز آورده‌ی آنهاست. 

از این رو می‌توانیم نتیجه بگیریم که میان همه‌ی ملت‌هایی که مشرک بوده‌اند نخستین عقاید دینی و خداباوری نه از ژرف‌بینی در آثار طبیعت بلکه از نگرانی درباره‌ی رویدادهای زندگی و از بیم‌ها و امیدهایی که اندیشه‌ی آدمی را به تکاپو می‌انگیزد سرچشمه گرفته است.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

نظرتان درباره این پست را به اشتراک بگذارید.
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.