دماگوژی (Demagogue) و روشهای آن
دماگوژی (Demagogue) که در زبان فارسی با معادلهایی همچون «عوامفریبی» یا «مردمفریبی» بکار میرود، معنا و مفهوم عمومی و مطلق فریفتن عوام یا دروغپردازی را ندارد، بلکه اصطلاحی است که بر یک مشرب سیاسی و سلطهگری و تبلیغاتی خاص که آنرا «دماگوژیسم» مینامند، دلالت میکند.
پیروان دماگوژیسم بر این روش هستند که اکثریت مردم را تودههایی ناآگاه و فاقد قوه تشخیص و ادارک تشکیل میدهند که از لحاظ فرهنگی در سطح پایینی هستند و به راحتی میتوان آنان را بدون نیاز به استدلال و اقامه دلیل، و صرفاً با اتکای به القائات رسانهها و دستگاههای تبلیغاتی متنوع داخلی و خارجی، با شیوههایی بسیار ساده و احساسی فریب داد و در راهی دلخواه با خود همراه کرد. دماگوژیسم را «مککارتیسم» نیز مینامند. این اصطلاح برگرفته از نام سناتور جوزف مککارتی، دماگوگ و راستگرای افراطی آمریکایی در دهههای ۱۹۴۰ و ۱۹۵۰ است که کمیته تحقیق و کارزار اختناقآمیز و مخوفی علیه هنرمندان و نویسندگان پیشرو و ضد فاشیسم و از جمله برتولت برشت و چارلی چاپلین براه انداخت.
کاربرد دماگوژی بطور خلاصه عبارت است از: «بهرهگیری از حماقت در ترویج تجارت و شیوع خشونت». کشورهای همسایهای که زرادخانههای آنها آکنده از تسلیحات خریداری شده از قدرتهای استعماری شده، لازم است تا در فاصلههای معین و چرخههای مکرر تخریب و بازسازی، به بهانههای موهومی بجان یکدیگر بیفتند و جنگ افزارهای خریداری شده را به مصرف برسانند. کارخانهها و بنیانهای صنعتی یکدیگر را نابود کنند، و آنگاه به پرداخت هزینه هنگفت بازسازی و خرید مجدد و مکرر سلاح و تأسیسات زیربنایی از کشورهای استعماری روی بیاورند. کشورهایی که درآمد آنها از فروش تسلیحات و رونق اقتصادی حاصل از آن، بسیار بیشتر از درآمد کشورهای خاورمیانه از فروش نفت است.
مشهورترین و متداولترین روشهای دماگوگها که بخصوص در جوامع عقبافتاده و در میان تودههای سرخورده و تحقیرشده اجتماع بکار بسته میشوند، عبارتند از: نزاع و تفرقه میان ساکنان جوامع مجاور یکدیگر با روش تقسیم تودههای مردم به چند گروه قومی یا زبانی یا دینی یا تاریخی و القای حس خوشایند افتخارات دروغین و غرور کاذب و نژادپرستی و خودبزرگبینی میان هر یک از آنها و توأم با تحقیر و نفرتپراکنی به گروهها و اقوام دیگر. تحریک احساسات جوامع رشدنیافته با سخنرانیهای شورانگیز، موزیکها و سرودهای مهیج، تجمعاتی با برافراشتن پرچمها و انواع رفتارها و بروزهای احساسی و تحریکآمیز. تبدیل گردهماییهای اجتماعی و جلسات علمی یا کاربردی به محلی برای تظاهر و تفاخر و اعمال نمایشی و کلیبافیها و شعارگوییهای پوچ. خودداری از ارائه استدلال و اقامه برهان و نحوه تفکر علمی، و در صورت لزوم بیان ادعاهای بیاساس و خرافات در پوسته عالمنمایانه و عوامپسند. توسل به عواطف میهنی یا مذهبی مردم برای به دست آوردن حمایت آنان. ترکیب اندکی از حقیقت با انبوهی از موهومات. القای این نکته کلیشهای و مشهور که آنچه ما میگوییم، سخن پذیرفته شده و قطعی و بلاتردید همه دانشمندان و خردمندان جهان است و ندانستن شما از نادانی شماست و مخالفت با ما مخالفت و دشمنی با فرهنگ و تمدن و دین و ملیت است.
دماگوژی یکی از خطرناکترین و در عینحال متداولترین راهکارهای نفوذ سلطهگری و فاشیسم در میان ممالک استعمار زده، یکی از بنیادیترین عوامل ترویج خشونت و جنگ در کشورهای جهان سوم، و یکی از عوامل اصلی محرومیت و توسعهنیافتگی در جوامع عقبمانده است. جوامعی که مهمترین مشخصه آنها، آمار پایین کتابخوانی و آمار بالای بزهکاری و تجاوز به حقوق دیگران است. جوامعی با کتابخانههای خلوت و کلانتریهای شلوغ. جوامع دارای خوی غارتگری.
همچنین بنگرید به: فاشیسم (Fascism) چیست و چقدر فاشیست هستیم؟
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
نظرتان درباره این پست را به اشتراک بگذارید.
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.