‏نمایش پست‌ها با برچسب رضا مرادی غیاث‌آبادی. نمایش همه پست‌ها
‏نمایش پست‌ها با برچسب رضا مرادی غیاث‌آبادی. نمایش همه پست‌ها

یکشنبه، اردیبهشت ۲۱، ۱۳۹۹

سرود مانوی انگد روشنان

سرود مانوی انگد روشنان

سرود اَنْگَد روشنان یکی از زیباترین سرودهای مانوی است که به خط و زبان پهلوی اشکانی نوشته شده است. «اَنْگَد» در زبان پهلوی اشکانی معادل با «هَنگَتَه» در اوستایی و به معنای «خوشبختی» است. «رَوْشَنان» نیز در همان زبان (و نیز در زبان فارسی) به معنای «روشنی‌ها» است و در کنایه معنای «ستارگان» را نیز می‌دهد. ترکیب «انگد روشنان» را می‌توان به چند شکل و از جمله «خوشبختی‌های درخشان» و یا «ستارگان خوشبختی» برگردان کرد.


مانی؛ پیامبر و نقاش و نویسنده ایرانی

مانی (مانا، ماناگ)
پیامبر و نقاش و نویسنده ایرانی

مانی: مانا/ ماناگ. پیامبر و نقاش و نویسنده ایرانی (۲۱۶ - ۲۷۶ میلادی). پسر فاتَک/ پاتَک. مانی از پدر و مادری ایرانی که به یکی از خاندان‌های اشکانی منسوب بودند، در نزدیکی بابل در بین‌النهرین متولد شد. او بنیانگذار دینی شد که تا مدت‌های طولانی در سرزمین‌هایی از چین تا اروپا پیروان فراوانی یافت. مانی قائل به ترکیب و امتزاج و اتحاد ادیان و باورهای گوناگون بود. او در ۲۴ سالگی پیام خود را آشکار کرد و پس از مدتی از طرف شاپور یکم شاه ساسانی پشتیبانی شد و اجازه تبلیغ برای دینش را از سوی او دریافت کرد؛ اما بعدها با خشم موبدان زردشتی روبرو شد و به فتوای آنان و فرمان بهرام یکم ساسانی به شکل فجیعی کشته شد. مانی سفرهای دور و درازی به ایران، هندوستان و آسیای میانه کرد و به معرفی و تبلیغ دین خود پرداخت و پس از چهل سال سفر به همراه یاران خود به ایران بازگشت. او شخصیتی فرهنگی داشت و آثار هنری فراوانی پدید آورد که برخی از آنها تا به امروز باز مانده است. او همچنین پدیدآورنده خطی است که خط مانوی نامیده می‌شود. این خط نخستین خطی در تاریخ بشر است که برای خوشنویسی و کتاب‌آرایی بکار رفت.

شنبه، اردیبهشت ۲۰، ۱۳۹۹

کشور و تمدن عیلام

عیلام (اووجه، اوجه، هلمتی، هلتمتی)

عیلام: اووْجَه و اوجَه (فارسی باستان)/ هَلَمتی و هَلتَمتی (عیلامی). سرزمین و مردمان و حکومتی در جنوب غربی ایران از ۲۵۰۰ تا ۶۴۰ قبل از میلاد (به مدت حدود ۱۸۰۰ سال) و با مرکزیت شهر شوش. این کشور در اوج گستردگی خود، نواحی خوزستان، جنوب شرقی بین‌النهرین، کهگیلویه و بویراحمد، فارس، استان ایلام، بوشهر، لرستان، چهارمحال و بختیاری، و کرمانشاه را در بر می‌گرفت. تمــدن عیلامی بـه ســه دوره تقـسیم می‌شود.

عیلام قدیم: (۳۵۰۰ - ۴۵۰۰ قبل از میلاد) شامل سه سلسله پادشاهی اَوان (۴۲۰۰ - ۴۵۰۰ قبل از میلاد) با ۱۰ شاه، سلسله سیماش (۳۹۰۰ - ۴۲۰۰ قبل از میلاد) با ۹ شاه و سلسله سوکَّل‌مَخ (۳۵۰۰ - ۳۹۰۰ قبل از میلاد) با ۲۷ شاه و حدود ۴۰ شاه محلیِ ملوک‌الطوایفی.

ملکه توموروس/ تومیریس (شاهِ ماساژت‌ها)

سر کورش تقدیم به ملکه توموروس

ملکه توموروس/ تومیریس

شاه ماساژت‌ها و همزمان با کورش هخامنشی. آخرین نبرد کورش با او بود. هرودوت نقل کرده که کورش از ملکه ماساژت‌ها که توموروس نام داشت، به عنوان سومین زن خود خواستگاری کرد، اما با مخالفت و سرزنش او روبرو شد. این مخالفت موجب تحریک کورش و آغاز حمله او به سرزمین ماساژت‌ها شد.

جمعه، اردیبهشت ۱۹، ۱۳۹۹

در تفاوت اسطوره با خرافه

یادداشتی در باره تفاوت اسطوره با خرافه

اسطوره
۱- اسطوره‌ها دارای شخصیت‌ هستند. شخصیت‌هایی ساخته و پرداخته ذهن مردمان جوامع باستان برای توجیه و توضیح سرگذشت و چگونگی آفرینش جهان و تمامی نیروها و پدیده‌های مادی و معنوی در پیوند با جهان هستی.

۲- مصداق و معنای اصطلاحی اسطوره (Myth) با معنای واژگانی آن که در زبان‌های گوناگون برابر با افسانه، قصه، دروغ، سخن بیپایه و غیره آمده است، ارتباطی ندارد.

۳- ناتوانی همیشگی انسان از درک و شناخت چگونگی آفرینش جهان و هدف از این آفرینش، خود موجب آفریدن اسطوره‌ها برای توجیه چگونگی و روند آفرینش شده است. از همین روی، اسطوره‌ها جهان‌بینی جوامع باستانی هستند. درک و تلقی انسان از چگونگی آفرینش و رویدادهای محیط پیرامون، و شیوه نگاه انسان به جهان در شخصیت اسطوره‌ها متجلی شده است.

در تفاوت ملی‌گرایی و میهن‌دوستی

در تفاوت ملی‌گرایی و میهن‌دوستی

ملی‌گرایی یا ناسیونالیسم (Nationalism) تشکیلاتی سیاسی با روحیه تهاجمی برای بسلط سلطه با بهره‌گیری از انگاره‌های برتری‌طلبانه نژادی و زبانی و دیگر خصوصیات فاشیستی است. در نتیجه، ملی‌گرایی تفاوتی آشکار و معین با میهن‌دوستی (Patriotism) دارد. چرا که میهن‌دوستی احساسی شخصی و غیرتشکیلاتی برای سربلندی میهن است و میهن‌دوستان با رویکردی انسان‌گرایانه و متکی به همبستگی و همدلی همه مردم، به تمامی اجزای هویت فرهنگی و رنگارنگ مردم بطور یکپارچه و بدون تبعیض تعلق خاطر دارند. اما با این حال، ملی‌گرایی و میهن‌دوستی در تصور عامه کم‌اطلاع تا حدودی با یکدیگر آمیخته شده و معنا و مصداقی یکسان پیدا کرده است. دلیل این آمیختگی در تبلیغات ناسیونالیست‌ها (اعم از پان‌ایرانیست‌ها، پان‌ترکیست‌ها و امثال آنان) نهفته است که می‌کوشند با پرچم‌ها و شعارهای جذاب، احساسات میهن‌دوستانه مردم را به نفع اهداف خود جلب کنند و چنین وانمود کنند که ملی‌گرایی یا ناسیونالیسم معادل با میهن‌دوستی و میهن‌پرستی است.

سیدنی هریس - روزنامه‌نگار مشهور و فقید آمریکایی - نیز در تفاوت میان این دو اصطلاح گفته است: «تفاوت بین میهن‌دوستی/ میهن‌پرستی (Patriotism) و ملی‌گرایی/ ناسیونالیسم (Nationalism) در این است که یک میهن‌پرست به آنچه که کشورش انجام می‌دهد افتخار می‌کند؛ ولی یک ملی‌گرا فقط به کشورش صرفنظر از اینکه چه کاری انجام می‌دهد، افتخار می‌کند. نگرش فرد اول (میهن‌پرست) احساس مسئولیت‌پذیری ایجاد می‌کند، ولی نگرش فرد دوم (ملی‌گرا) حس نخوتی کور می‌آفریند که به جنگ منتهی می‌شود».

گفتارهای دیگر:




تفاوت سلام و درود

در تفاوت سلام و درود

گاه دیده می‌شود که «سلام» و «درود» را بجای یکدیگر بکار می‌برند و بجای سلام دادن، درود می‌گویند. اما این دو واژه معنا و کاربردی متفاوت دارند و نمی‌توان همواره آنها را معادل و همتراز با هم بر زبان آورد.

سلام، نخستین خطابی است که در مواجهه دو شخص با یکدیگر بر زبان رانده می‌شود. این کلام را هر کس به هر کس می‌تواند بگوید و محدودیتی در بکارگیری آن وجود ندارد. سلام را می‌توان به هنگام روبرو شدن با دشمنان و بدکاران و دُژاندیشان نیز بر زبان آورد و حتی از نظر فقهی، در مقام جواب واجب است. سلام به معنا و مفهوم «ابراز صلح و آشتی» در کشورهای فارسی‌زبان تداول دارد و در کشورهای عربی‌زبان عموماً کلمه «مرحبا» برای این منظور بکار برده می‌شود.

در تفاوت قوم با نژاد

در تفاوت قوم با نژاد

واژه «قوم/ اقوام» در زبان و ادبیات فارسی به عده‌ای از آدمیان از لحاظ تعداد دلالت می‌کند و مفهوم نژادی یا زبانی یا سیاسی یا اجتماعی در ذات خود ندارد. چنانکه خیام و سعدی سروده‌اند: «قومی متفکرند اندر ره دین/ قومی به گمان فتاده در راه یقین» و «قومی هوای نعمت دنیا همی پزند/  قومی هوای عقی، و ما را هوای تست».

گفتارهای دیگر:




تفاوت تاریخی درازگوش (خر/ الاغ) و اسب

تفاوت تاریخی درازگوش و اسب

افکار عمومی برخلاف برخی ظاهرسازی‌ها، دوستدار و ستایش کننده و دلبسته هر نیروی قوی و قدرتمند است. نیروهای ضعیف حتی اگر مفید به حال انسان‌ها باشند، توجه و احترام آنان را برنمی‌انگیزانند. به همین دلیل است که نام درازگوش (الاغ/ خر) معادل با تحقیر و شناعت می‌شود و نام اسب معادل با تمجید و نجابت.

الاغ و اسب در زندگی روزمره جوامع انسانی کارکردهای متفاوتی را دارا بوده‌اند. الاغ حیوان مورد نیاز زارعان و زحمتکش، و کارگران و باربران بوده است. نقش ممتازی که الاغ در خدمت به انسان و تسهیل کارهای روزمره او داشته، تنها با گاو قابل قیاس است. علاوه بر این، الاغ حیوانی قانع بوده است. به‌رغم اینکه بیش از حیوانات دیگر از او کار کشیده می‌شده، اما همیشه بدترین نوع غذا و بدترین شکل نگهداری متعلق به او بوده است. خوراک الاغ را بدترین نوع علوفه و معمولاً کاه و یا دم‌خورده‌های مازاد ماده گاو تشکیل می‌داده است. با این حال نام الاغ به‌رغم تمامی خدمات ارزانی که در اختیار انسان می‌نهاده، معادل با زشتی و فحش دانسته می‌شده است.

پنجشنبه، اردیبهشت ۱۸، ۱۳۹۹

منشور کورش هخامنشی از آملی کورت


منشور منسوب به کورش هخامنشی در موزه بریتانیا

منشور کورش هخامنشی از آملی کورت

ترجمه رضا مرادی غیاث‌آبادی

خانم آملی کورت (Amélie Kuhrt) نیز ترجمه‌ای از منشور کورش را در ضمن مقاله «استوانه کورش و سیاست شاهنشاهی هخامنشی» (The Cyrus Cylinder and Achaemenid imperial policy) آورده است. این مقاله در مجله مطالعات عهد عتیق (شماره ۲۵، نوامبر ۱۹۸۳) منتشر شده بود و اکنون نخستین ترجمه فارسی آن در اینجا آورده می‌شود.

کورت یکی از هخامنشی‌شناسان برجسته و همراه با هلن سانسیسی وردنبورخ از ویراستاران مجموعه مقالات «تاریخ هخامنشی» است که محصول کارگاه‌های پژوهشی تاریخ هخامنشی در دانشگاه خرونینگن هلند بوده است.

آملی کورت نگاهی واقعگرایانه و منتقدانه به منشور و سیاست‌های کورش دارد و محتوای منشور را ناشی از تعلق خاطر و نیاز کورش به خدایان بابلی و دروغ‌هایی برای توجیه حمله به بابل می‌داند و آنرا در بردارنده مطالبی نمی‌داند که بتوان عنوان منشور حقوق بشر را بر آن نهاد. او همچنین در این مقاله از چهره معرفی شده از کوروش انتقاد می‌کند و آنرا تحریف تاریخ می‌خواند. کورت تصور اینکه شاهنشاهی هخامنشی یک شاهنشاهی برجسته و تحسین‌برانگیز است را ناشی از خطا در بازگویی سیاست‌های هخامنشیان می‌داند. او همچنین آورده که آنچه در باره کوروش گفته می‌شود، تنها یک بزرگ‌نمایی تبلیغاتی است.

منشور کورش هخامنشی | متن کامل همراه با حرف‌نویسی


بخشی از منشور منسوب به کورش هخامنشی در موزه بریتانیا

منشور کورش هخامنشی
متن کامل همراه با حرف‌نویسی

از کتاب «منشور کورش هخامنشی» (ویرایش دوم، چاپ نهم ۱۳۸۹)؛ رضا مرادی غیاث آبادی، با بازنگری عمومی بر اساس مطالعات و بررسی‌های جدیدتر

۱- «کورش» (در بابلی: ‹کو- رَ – آش›)، شاه جهان، شاه بزرگ، شاه توانمند، شاه «بـابِـل» ‹با- بی- لیم›، شاه «سـومـر» ‹شو- مـِ- ری› و «اَکَّـد» ‹اَ‌ک- کـَ- دی- ای›،

۱- [ì-nu x x x] /x\-ni-šu

سطر نخست بر اساس شواهد احتمالی و مقایسه با سطر بیستم بازسازی شده است.

۲- … همه جهان

۲- [x x x ki-i]b-ra-a-tì

از اینجا تا پایان سطر نوزدهم، نه از زبان کورش، بلکه به روایت ناظری ناشناخته که می‌تواند نظر بزرگان و کاهنان بابل باشد، بازگو می‌شود.

منشور کورش هخامنشی | گزیده آسان‌خوان


منشور منسوب به کورش هخامنشی در موزه بریتانیا

منشور کورش هخامنشی
گزیده آسان‌خوان

از کتاب «منشور کورش هخامنشی» (ویرایش دوم، چاپ نهم ۱۳۸۹)؛ رضا مرادی غیاث آبادی، با بازنگری عمومی بر اساس مطالعات و بررسی‌های جدیدتر

نبونید مانع مراسم قربانی می‌شد. او مردوک، شاه خدایان را نمی‌پرستید. مردوک همه کشورها را جستجو کرد و آنگاه دست شاه واقعی و محبوب خودش را گرفت و نام کورش پادشاه انشان را برخواند. از او بنام پادشاه جهان یاد کرد. مردوک خواست تا تمام سرزمین‌ها و مردم در برابر پاهای کورش به خاک بیفتند.

مردوک کورش را برانگیخت تا راه بابل را در پیش گیرد. لشکر پر شمار کورش که همچون آب رودخانه شمارش ناپذیر بود، آراسته به انواع جنگ‌افزارها در کنار او ره می‌سپردند. مردوک مقدر کرد تا کورش بدون درگیری (به دلیل تشنگی و تسلیم مردم بابل) به شهر وارد شود. همه مردم بابل، سراسر سرزمین سومر و اَکد و همه اشراف و فرمانداران در برابر کورش به سجده افتادند و پای او را بوسیدند.

منم کورش، شاه جهان، شاه بزرگ، شاه توانمند، شاه بابل، شاه سومر و اکد، شاه چهار گوشه جهان.

منشور کورش هخامنشی | پیشگفتار


منشور منسوب به کورش هخامنشی در موزه بریتانیا

منشور کورش هخامنشی

از کتاب «منشور کورش هخامنشی» (ویرایش دوم، چاپ نهم ۱۳۸۹)؛ رضا مرادی غیاث‌آبادی، با بازنگری عمومی بر اساس مطالعات و بررسی‌های جدیدتر

درآمد

کورش در مدت نزدیک به سی سال سراسر شرق باستان را درنوردید و آنرا به میدان بزرگ جنگ و ناامنی و خونریزی بدل کرد. میدانی که یک سوی آن در غرب آناتولی و سوی دیگرش در شرق آسیای میانه بود. تعداد مردانی که در طول این سالیان دراز کشته و معلول شدند، شمار زنان و اطفالی که بیوه و یتیم و بی‌خانمان و ربوده شدند، میزان اموالی که به غارت رفت، هزینه‌هایی که از دسترنج مردم بینوا تأمین شد و بر دوش آنان تحمیل گردید، خسارت‌هایی که به اقتصاد و کشاورزی و بازرگانی و پیشه‌ها وارد آمد، زمین‌های سوخته و ویرانی که بر جای ماند، و آسیب و رنجی که به جان و روان، و به فرهنگ و تمدن و آینده بشریت رسید، غیر قابل محاسبه و تخمین است.

کوروش بزرگ/ کوروش کبیر/ کوروش دوم/ کوروش هخامنشی

کورش (کورئوش، کورش دوم، کورش بزرگ)

کورش: کورَئوش (فارسی باستان)/ کورَش (عیلامی و بابلی)، کورش دوم مشهور به کورش بزرگ/ کبیر هخامنشی. نخستین شاه و بنیانگذار سلسله پادشاهی هخامنشی (۵۵۹- ۵۳۰ قبل از میلاد). پسر کمبوجیه یکم و نوه کورش یکم. گزنفون نام پدر کورش را اَرتَه‌داد و نام مادر او را اَرگُسْته دانسته است. کورش در نُه سال نخست یعنی تا قبل از شکست دادن مادها، شاه محلی اَنشان بود. او با ماد، لیدی و بابل نبرد کرد، آن کشورها را تصرف نمود و پادشاهی بومی آنان را برای همیشه از بین برد. کورش در نهایت از ملکه ماساژت‌ها (توموروس) شکست خورد و کشته شد.

باستان‌شناسی تقلب

دانلود کنید (حجم ۴ مگابایت)
ممنوع‌الانتشار و در انتظار چاپ

باستان‌شناسی تقلب و رنج‌های بشری

رابرت هنری دایسون، باستان‌شناس آمریکایی و حفار تپه حسنلو در نقده، در گزارش حفاری خود نوشته است هنگامی که عموم اعضاء و کارگران هیئت برای دریافت حقوق از محوطه حفاری دور شده بودند، و خود به تنهایی مشغول کلنگ‌زنی می‌شود، ناگهان و از حُسن اتفاق جام طلایی معروف حسنلو را شخصاً «کشف» می‌کند.

فردریش کرفتر، دستیار تحمیلی شده به ارنست هرتسفلد و عضو هیئت حفاری تخت‌جمشید، هنگامی که اکثر اعضای هیئت در محل نبوده و هرتسفلد نیز در مرخصی بسر می‌برده، مشغول حفاری می‌شود و از خوش‌شانسی و بخت بلند خود، الواح مشهور طلایی داریوش را از زیر دیوار کاخ آپادانا و از درون جعبه‌ای سنگی شخصاً «کشف» می‌کند.

چهارشنبه، اردیبهشت ۱۷، ۱۳۹۹

زنده‌کُشی و مُرده‌پرستی

در فواید زنده‌کُشی و مُرده‌پرستی

زنده‌کُشی و مُرده‌پرستی شیوه و سنت و اخلاق دیرینه جامعه ماست. توجه به بزرگان یا نخبگان جامعه هنگامی رخ می‌دهد که آنان مرده باشند. بسیار دیده‌ایم که ناگهان تمامی رسانه‌ها و مراسم دولتی آکنده از اخبار و ستایش شخصی می‌شود که به تازگی مرده است، در حالیکه در زمان حیات، توجه و اعتنای چندانی به او نمی‌شد. حالا آن کسانی سوگوار و مصیبت‌زده می‌شوند و بر سر و سینه خود می‌کوبند که ای بسا در زمان حیات، حتی نام او را نیز نشنیده بودند. سایت‌ها و وبلاگ‌ها و نشریات پر می‌شوند از انواع و اقسام مصاحبه‌ها، رنج‌نامه‌ها، نقل‌قول‌ها، و بیان خاطره‌ها. نقل‌ها و خاطراتی که عمدتاً قلابی و ساختگی هستند و به نوعی مفید به حال کسی که آنها را نقل می‌کند. اکنون همه‌جا پر می‌شود از عکس‌های دو نفره و بعضاً در کنار تخت بیمارستان که قبلاً به همین منظور عکاسی شده‌اند.

اندرز روباه


اندرز روباه

روباه بچگانش را همی گفت: از این طایفه آدمیان برحذر باشید که بی‌رحمند و آتشین‌مزاج. کردارشان به الکل می‌ماند؛ به تندی جوش آیند و به کندی سرد گردند. به جرقه‌ای کوچک شعله‌ور شوند و خود را با اطرافیان جملگی بسوزانند. نام درندگان به نیکی برند و نام احشام چون دشنام. سمی‌اند و دشمن باشند مر ذی‌حیات را. مست کنند و کور نمایند و هلاک گردانند جمله جنبندگان را. خدایی دارند از برای خود که هر فسق و فسادی را به تمامی گردن او اندازند و هر جور و جنایتی را تجلی خواست او دانند. از آنان برحذر باشید و تا توانید در فریبشان بکوشید که آنانند بهترین فریب‌خورندگان.

عاشقانه‌های باستانی (با الهام از کتیبه‌های باستانی)

عاشقانه‌های باستانی

عاشقانه‌های باستانی یک: 
زمین سبز و آسمان آتشین: چه می‌دانی که دیدنی‌های روی زمین قشنگ‌تر از نادیدنی‌های توی آسمان نیستند؟ بیا برای مدتی کوتاه بجای اینکه ما به شماها و ماوراءالطبیعه‌ها و مذهب‌ها و تاریخ‌های خودساخته‌اتان اعتقاد داشته باشیم، تو به ما «انسان‌ها» اعتقاد داشته باش. باور کن ما خیلی چیزها داریم که شماها هیچگاه نداشته‌اید. بیا بجای اینکه سفیر آسمان بر روی زمین باشی، سفیر زمین در آسمان باش. بیا زیبایی‌ها را از زمین سبز و سرودخوان به آسمان خاموش و آتشین ببر.

عاشقانه‌های باستانی دو: 
آنروز که خدا گم شده بود: آنروز ما شاد بودیم/ چون خدا گم شده بود/ و هیچکس او را نمی‌یافت. (با تأثیر و الهام معکوس از کتیبه هیتیایی «خدای گمشده»).

جوامع رو به اعتلاء و جوامع رو به انحطاط

برخی از تفاوت‌های جوامع رو به اعتلاء و جوامع رو به انحطاط

۱ - جامعه در حال پیشرفت به شخصیت‌های توانا و سازنده‌اش فرصت بالندگی می‌دهد. جامعه در حال سکون، شخصیت‌هایش در سکون و خمودگی نگاه می‌دارد. جامعه در حال پسرفت و تباهی، شخصیت‌هایش را تخریب و لگدمال می‌کند.

۲ - جوامع رو به اعتلاء سعی می‌کنند با تلاش بیشتر از دیگران جلو بزنند. جوامع رو به انحطاط دیگران را زمین می‌زنند تا بتوانند از او جلو بزنند.

۳ - جامعه رو به اعتلاء کوچکترین حُسن دشمن را فرصتی می‌کند برای تبدیل او به دوست. جامعه رو به انحطاط کوچکترین عیب دوست را بهانه‌ای می‌کند برای تبدیل او به دشمن.

شاهکارهای عکاسی


شاهکارهای عکاسی که تکرار ناپذیرند

عکسی از خانم فرانسواز دمولدر (Françoise Demulder) عکاس شجاع و جسور که در سال ۱۹۷۶ در جنوب لبنان گرفته شده و در همان سال برنده بهترین عکس خبری وردپرس فتو شده است. نگاه او به لحظات تکان‌دهنده آتش و جنگ و خشونت و دردمندی‌ها و استغاثه انسان غیر قابل توصیف است. صحنه التماس و استغاثه یک زن آواره فلسطینی به شبه‌نظامیان مهاجم و نقابدار در میان دود و خون و آتش و فرار. در طی آن چند روز هزاران نفر از آوارگان فلسطینی قتل‌عام شدند. (منبع عکس).